چکیده:
بحث رویت خداوند از مباحث پرچالش میان فرق اسلامی است که در سیر تفکر کلامی با تغییراتی همراه بوده است. در این میان دو رویکرد ظاهرگرا و تاویلگرا همواره مورد توجه متکلمان بوده است. چنانکه اهل حدیث، سلفیه و اشاعره متقدم با تکیه بر ظاهر آیات و روایات بر جواز رویت بصری خدا تاکید میکنند؛ هر چند در ادامه برای رهایی از مشکل تشبیه به قاعده بلاکیف روی میآورند. در مقابل، امامیه، معتزله و اشاعره متاخر با تاویل آیات و روایات، تنها به جواز رویت قلبی و شهودی در قیامت معتقدند. رشیدرضا به عنوان برجستهترین مفسّر معاصر اهل سنت، در تبیین مسئلة رویت، بهصورت نسبی رویکردی شبیه اشاعره متاخر تاویلگرا دارد. با این حال برای همراهی با مذهب سلف، معنای تاویلشده را بدون کیفیت معرفی میکند. هر چند بر این تاویل وی نیز اشکال وارد است. این پژوهش به شیوه تحلیل محتوا ضمن تبیین دقیق قرائت رشیدرضا از مسئله رویت، تعامل دوگانه وی را مشخص کرده، به نقد آن پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
رشیدرضا معتقد است شاید در نگاه اول ، آیات نفی همچون (قال لن ترانی )( اعراف / ١٤٣) و (لا تدرکه الأبصار وهو یدرک الأبصار)( انعام / ١٠٣)، صریح تر از آیات اثبات مانند (وجوه یومئذ ناضرٔە * إلی ربها ناظرة )(قیامت / ٢٣-٢٢) به نظر برسد؛ چرا که کاربرد «نظر» به معنای «انتظار» در قرآن و کلام عرب فراوان است .
او در تبیین باور این گروه میگوید: آنها به آیۀ (لا تدرکه الأبصار وهو یدرک الأبصار)( انعام / ١٠٣) برای اثبات رؤیت خداوند استدلال می کنند و معتقدند که ادراک به معنای احاطه است و «ادراک ابصار» یعنی «احاطۀ چشم بر شی ء دیده شده ».
البته رشیدرضا در تلاش برای حفظ دیدگاه میانۀ خود ـ یعنی عدم تصریح به نفی یا اثبات رؤیت در آیات ـ به این توجیه لغوی پیرامون رؤیت پروردگار چنین پاسخ می دهد: «ظرافت های لغوی از اموری است که بر بیشتر علمای لغت و همچنین اهل فطرت پوشیده می ماند و از این جهت در معنای آن اختلاف کردند.
نقد بر آیات مورد استناد نفی کنندگان رؤیت سخن رشیدرضا دربارٔە صریح و قطعی نبودن دلالت آیۀ (إلی ربها ناظرة )( قیامت / ٢٣) در اثبات رؤیت خداوند، به گونه ای که نمیتواند دلیل محکم و حجتی برای تمام مکلفین باشد، مطابق دیدگاه شیعه و معتزله است ؛ زیرا اشاعره بر اساس کاربردهای «نظر» در ادبیات عرب ، وقوع رؤیت را از آیه نتیجه گرفته اند.