چکیده:
دیدگاه رایجی که قائل است محمد امین استرآبادی (م. 1036 قمری /1626 میلادی) نزد فقیه اصولی شهیر، شیخ حسن صاحب معالم (م. 1011 قمری/1602 میلادی)، فرزند شهید ثانی (م. 965 قمری/1558 میلادی)، تلمّذ کرده و تا پیش از اخباری شدن در شهر مکه، بیشتر عمر خویش را مجتهد بوده، پایه و اساسی ندارد. این دیدگاه در اواخر قرن نوزدهم و به واسطهٔ کتاب روضات الجنات محمدباقر خوانساری مطرح شد و سپس بیآنکه مداقهای بر آن صورت گیرد، به روایتهای اصلی پیرامون زندگینامه، حیات و مقامات علمی استرآبادی راه یافت. بر این اساس، بسیاری از علما و محققان عصر جدید این دیدگاه را پذیرفتند و مبنای رای خویش قرار دادند و لذا نتیجهگیریهای ناقصی پیرامون ماهیت جنبش اخباری او ارائه کردند. طبق بررسی دقیق آثار استرآبادی و اشاراتی که وی به اساتیدی که نزد آنها و اماکنی که در آنها درس آموخته داشته، این شهر شیراز است که نقش اصلی را در شکلدهی به مواضع اولیه اخباری وی در کلام شیعی او داشته است نه مکه؛ کلامی که از مواضع اخباری او در فقه و حدیث آکنده است. چنانکه از جوازات اعطا شده به استرآبادی بر میآید، او در پی نقل حدیث از مجتهد نامدار، محمد صاحب مدارک (م. 1009 قمری/1600 میلادی)، بوده اما نزد وی درس اجتهاد نخوانده است. تمامی این یافتهها ما را بر آن میدارد که در سابقه و ماهیت اندیشهٔ اخباری استرآبادی، که در بخش عمدهای از ادبیات پژوهشی دست دوم آمده است، تردید کنیم و مجموعهٔ مشخصی از عوامل فکری و سیاسی-اجتماعی موثر در شکلگیری آن را مطمح نظر قرار دهیم.
خلاصه ماشینی:
افزون بر این، برای ما دقیقا مشخص نیست روش اخباری در اصل چه معنایی نزد میرزا محمد استرآبادی، صاحب رجال، داشته است (استرآبادی، بیتا (الف): 5)؛ چرا که در هیچ منبعی نیامده است که نوشتهها و علایق او متضمن پروژهٔ اخباریگری استرآبادی در الفوائد المدینهٔ بوده باشد.
خوانش دقیق منابع مربوط به زندگینامهٔ استرآبادی، بررسی دقیق اجازات وی و آرائی که در تألیفات خویش ابراز داشته ما را به این نتیجه رساند که وی هرگز مجتهد نبوده و بسیاری از نظراتی که در کتاب الفوائد المدنیه مطرح کرده در ایام اقامتش در ایران، به خصوص در شیراز و پیش از عزیمتش به مکه، تکوین یافته است.
۵. ارتباط استرآبادی با صاحب مدارک استرآبادی هم در الفوائد المدنیه و هم در «شرح تهذیب الاحکام» عنوان داشته که اولین استاد او صاحب مدارک بوده و اجازهٔ او را نیز ایشان در جمادی الاول سال 1007 قمری/دسامبر 1598در نجف، یعنی دو سال قبل از رحلت، صادر کرده است (استرآبادی، 1424: ۵۹ و ۳۷۹؛ استرآبادی، بیتا(ج): برگ41الف).
در این اجازه نیز استرآبادی بار دیگر به دو اجازهٔ نقل حدیث، که از میرزا محمد و صاحب مدارک دریافت کرده، اشاره نموده است (استرآبادی، 1384: 38).
استرآبادی در کتاب الفوائد المدنیه از صاحب مدارک با عنوان «استاذ» و «سید» خود یاد کرده اما هر جا به شیخ حسن رسیده اشاره به تلمذ نزد او نکرده و از او با عناوینی چون «عالمِ فاضل»، «شیخ حسن» یا «صاحب المنتقی» نام برده است (استرآبادی، 1424: 117،127،132،134).
استرآبادی حداقل در دو جا صراحتاً از صاحب مدارک و میرزا محمد به عنوان اساتید خود نام برده اما در مورد شیخ حسن چنین نکرده آن هم وقتی چند خط بعد به او اشاره کرده است.