چکیده:
گلستان سعدی از مهمترین آثار نثر فارسی است که دیدگاه منسجم و واحدی درباب نوعشناسی آن وجود ندارد، امّا اغلب، از تأثیر مقامات بر سبک نگارش آن سخن گفتهاند و این امر، بر پژوهشهای دربارۀ گلستان نیز تأثیر گذاشتهاست. این مقاله، تلاشی است در جهت نوعشناسی گلستان سعدی و تصحیح خطای رایجی که گلستان را اگر نه مقامات، تقلیدی از اسلوب مقامهنویسی عربی میداند. به این منظور، ابتدا ضمن تعریف دقیق مقامه و ویژگیهای آن در سه سطح ساختار روایی، موضوع و درونمایه و انشای مقامات، روایتهای گلستان سعدی را از این زوایا مورد بررسی قرار میدهد. نتایج این بررسی نشان میدهد که گلستان سعدی، در هر سه سطح یادشده، با مقامات تفاوتهای آشکار و اساسی دارد و به این جهت، علیرغم شباهتهایی که در لحن بیان مطالب در مقامات و حکایتهای سعدی دیده میشود، نمیتوان گلستان را مقامه نامید. در ادامۀ بحث، ضمن برشمردن ویژگیهای حکایتهای اخلاقی، نشان داده میشود که گلستان سعدی، مجموعهای از حکایتهای اخلاقی است که در عین حال، با پیشنمونههای سنّتی این نوع حکایت تفاوتهایی دارد.
Sa'di's Golestan is one of the most important works of Persian prose that there is no single coherent view of its typology but most scholars have spoken about the impact of Maqameh on its style and this has contributed to the research Golestan. This article is an attempt to know the typology of Sa'di's Golestan common error correction which counts Golestan as an imitation of Arabic Maqameh writing style. For this purpose first comes the exact definition of Maqameh and its features in three levels of narrative structure, subject and theme and checks composition Maqameh Saadi's Golestan narratives of these aspects. The results show that Sa'di's Golestan has at all three levels obvious and fundamental differencesy, with Maqameh and for this reason, it can not be called Maqameh or spoke of the impact of Maqameh style in Sa'di's Golestan following the discussion, while expressing moral anecdotes, features show that Sa'di's Golestan is a collection of moral tales which is different from the traditional prototype of this type of story.
خلاصه ماشینی:
این مقاله ، تلاشی است در جهت نوع شناسـی گلسـتان و مـی کوشـد تـا بـه شـکلی مستدل به این پرسش ها پاسخ دهد که آیا گلستان سعدی مقامه است یـا مجموعـه ای از حکایت های اخلاقی ؟ آیا به طور قطع ، می توان گفت کـه گلسـتان تحـت تـأثیر مقامـات فارسی و عربی نوشته شده است ؟ پاسخ به این پرسش ها، از این جهت اهمیت دارد که شـناخت و بررسـی دقیـق هـر متن ادبی ، مستلزم نوع شناسی آن اثر و قراردادن آن در ردة یک نوع ادبی است ، چـون از یک سو، «سنت زیبایی شناختی ای که اثر ادبی در آن شکل مـی گیـرد، مشـخص کننـدة آن است و انواع ادبی ، احکامی نهادی هستند که هم نویسنده را مجبور مـی کننـد و هـم بـه جبر نویسنده تن درمی دهند»(ولـک و وارن ، ۱۳۷۳، ص ۲۵۹).
از این نظر نیز حکایت های سعدی ، هیچ شباهتی بـا مقامـات ندارنـد؛ نقـش روایـی شخصیت ها در گلستان ، ثابت نیست و اوصاف اشخاص ، بسیار بیشتر از سـه نقـش یـاد شده است ؛ برای مثال ، می تـوان بـه صـفت هـای سـخن چـین ، بخشـنده ، بخیـل ، ظـالم ، مردم آزار، شجاع ، پارسا و...
هرچنـد گلسـتان از نظـر تنـوع موضـوع ، تفـاوتی بـا مقامات ندارد، نمی توان این ویژگی را نشان تقلید سعدی از مقامـات عربـی یـا فارسـی دانست ، همان طور که اساسا تنوع موضوع از مشخصه های ممیز مقامه با دیگر انواع ادبی نیست و در بسیاری از انواع ادبی ، مثل قصـیده هـای حکمـی ، حماسـه هـا، حکایـت هـا، شکل های امروزی روایت داستان ، مثل رمان و...