چکیده:
خاقانی شاعری است که اگر او خیالانگیزترین شاعر زبان فارسی نامیده شود، گزافه نیست. توجهنکردن به لایههای عمیق ساختاری و معنایی شعر او باعث میشود هم از مقصود و معنای منظور او در شعر دور شویم و هم لطافتهای شعری او را درنیابیم. خاقانی در سرایش اشعارش از انواع علوم مرسوم در عهدش بهره برده و این یکی از دلایل لایهمند بودن اشعار اوست. در یکی از قصاید دشوار خاقانی در مدح شروانشاه، چند بیت وجود دارد که در شروح خاقانیپژوهان، مقصود شاعر بهدرستی گزارش نشده است. علت این برداشتهای نادرست، گاهی درنیافتن درست ترکیبات موجود در ابیات است؛ مانند «پلشکستن»، «چنگ جره»، «عقد جمان» و «ردیف»، «زبرقان»، «پر کرکسان چرخ» و گاهی توجهنداشتن به ارتباط اجزای بیت و ارائة شرح ناقص از ابیات است. در این مقاله با هدف اداکردن حق شعر خاقانی بهشکلی نیکو، سعی میشود افزونبر ذکر معنای درست ابیات، به نکات مهم زیباییشناسیای پرداخته شود که فهم آنها نیز در گرو توجه به گستردگی اطلاعات خاقانی است.
Khaghani Shervani is a poet who is not exaggerating if he is considered the most fanciful poet of Persian language. Failure to take into account the deep levels of his poetry in terms of structure and meaning makes us primarily aware of his meaning and purpose. And secondly, we would not understand the delicacy of the poetry that he desired. Khaghani's use of a variety of common sciences in his time is one of the reasons for his poetry's complexity. In one of Khāqani's idols, in the exhortation of Shervanshah, there are several poems written in the descriptions of Khaghani's poetry that have not been accurately stated. The reason for these misconceptions is that researchers do not receive the correct meaning of the combinations, such as Breaking Bridge, Change Jore, Eghde Joman, Row, Zebreghan, and High Curtain and do not pay attention to the components of poetry, so present an incomplete description of the poetry. In this article, we have tried to mention the meaning of the verses, along with aesthetic points in Khaghani's poetry which are important in understanding his poem.
خلاصه ماشینی:
از این رو باید گفت در شعر خاقانی پلشکستن دقیقاً برعکسِ آن معنایی به کار رفته است که شارحان دریافتهاند و مصراع دوم در بیتِ شاهد نیز دقیقاً تأییدکنندة معنای منظور نگارندگان است.
عجیب اینکه «پل بر کسی شکستن» در لغتنامة دهخدا ـ گویا منبع بدون ذکر کزازی و دیگر شارحان بوده ـ نیز در معنای بینصیبگردانیدن آمده است (نک: دهخدا، 1336: ذیل پلشکستن بر)؛ اما با توجه به ابیات ذکرشده در جایگاه شاهد باید گفت این ترکیب با این معنا (نصیبدادن) از فرهنگها جا افتاده و بهعلتی نامشخص، مفهوم متضاد آن ضبط شده است.
استعلامی نیز بدون ارائة شرحی مناسب به آوردن معانی استعاری الماس (قطرههای باران) و پرنیان (صبح) آن هم بدون توجیه و ذکر شاهد و منبع بسنده کرده است (استعلامی، 1387: 400) شرح این بیت در چند نکته نیاز به دقت دارد که در بیشتر شروح به آن توجهی نشده است.
ضمن اینکه در جایجای دیوان حافظ و دیگر شاعران دُرّ و مروارید در جایگاه زیور گوش بسیار استفاده میشود؛ برای نمونه: گوش کن پند ای پسر وز بهر دنیا غم مخور; ; گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت گوش (همان: 387) ز شوق روی تو حافظ نوشت حرفی چند; ; بخوان ز نظمش در گوش کن چو مروارید (همان: 321) سرانجام اینکه در مجموع نسخههای نیساری وجه «دُرّ» در سه نسخه حفظ شده است (نک: نیساری، 1385: 1354)؛ حتی شاعران دیگر نیز مروارید در گوش کردن را استفاده کردهاند: سخن سعدی بشنو که تو خود زیبایی; ; خاصه آن وقت که در گوش کنی مروارید (سعدی، 1394: 103) پستة آن ماه مروارید گوش; ; چون بخندد بشکند بازار نوش (اوحدی مراغی، 1340: 244) هرچه در باب لب لعل تو گوید خواجو; ; جمله در گوش کن ای دوست که مروارید است (خواجو کرمانی، 1369: 399) با چنین روی چو در گوش کنی مروارید; ; شود از عکس رخت دانة دُر چون گلنار (فرغانی، 1364: 62) مراجع 1- قرآنمجید، ترجمة محمدمهدی فولادوند، تهران: نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.