چکیده:
ﻣﻄﺎﻟﻌﮥ رواﯾﺎت ﺗﺄوﯾﻠﯽ ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ، ﺑﺨﺸﯽ از اﯾﻦ رواﯾﺎت ﺑﺎ ﻋﺒﻮر از«ﺳﯿﺎق» و «ﺑﺎﻓﺖ» ﺑﻪ اراﺋﮥ ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ و ﻣﺼﺎدﯾﻘﯽ ﻣﯽﭘﺮدازﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﺤﻠﯿﻞ دﻟﺎﻟﯽ اﯾﻦ رواﯾﺎت را ﺑﺎ دﺷﻮاری ﺧﺎﺻﯽ ﻣﻮاﺟﻪ ﻣﯽﺳﺎزد؛ ﭼﺮاﮐﻪ ﻧﺎدﯾﺪهﮔﺮﻓﺘﻦ ﺳﯿﺎق، اﻣﺮی ﻧﺎﻣﺘﻌﺎرف اﺳﺖ. ﺑﺎ وﺟﻮد اﯾﻦ ﺳﯿﺮة ﺗﻔﺴﯿﺮی ﻣﻌﺼﻮﻣﺎن علیها السلام در ﺗﺒﯿﯿﻦ آﯾﺎت، ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ، ﻗﺮﯾﻨﻪای ﻋﺎم از ﺳﻮی ﻣﺎﺗﻦ در ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﺎ ﻧﺺ ﻗﺮآن وﺟﻮد دارد ﮐﻪ ﻣﺠﻮز اﻟﻐﺎی ﺳﯿﺎق ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﺟﺰﺋﯽ و ﮐﻠﯽ را ﺻﺎدر ﻣﯽﮐﻨﺪ و در ﺳﺎﯾﮥ آن ﻣﯽﺗﻮان اﯾﻦ رواﯾﺎت را ﺗﻮﺟﯿﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻧﻤﻮد. اﻟﺒﺘﻪ اﻟﻐﺎی ﺳﯿﺎق در اﻗﺘﺒﺎس و ﺗﺪاﻋﯽ ﻣﻌﺎﻧﯽ ﻧﯿﺰ اﻧﺠﺎم ﻣﯽﮔﯿﺮد و اﻣﺮی ﻋﺮﻓﯽ ﺗﻠﻘﯽ ﻣﯽﺷﻮد، اﻣﺎ اﯾﻦ ﮐﺎر در آﻧﻬﺎ ﮐﺎرﮐﺮد ﺗﻔﺴﯿﺮی و ﻣﻌﻨﺎﻧﻤﺎﯾﯽ ﻧﺪارد، ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺎرﮐﺮد ﺗﺰﺋﯿﻨﯽ ﯾﺎ ﺗﻄﺒﯿﻘﯽ دارد و ﻫﻤﯿﻦ اﻣﺮ ﻣﺠﻮز اﻟﻐﺎی ﺳﯿﺎق در آن دو اﺳﺖ؛ درﺣﺎﻟﯽﮐﻪ اﻟﻐﺎی ﺳﯿﺎق ﻣﺴﺘﻨﺪ ﺑﻪ ﺳﯿﺮة ﺗﻔﺴﯿﺮی اﻫﻞ ﺑﯿﺖ ع ، اﯾﻦ اﻣﺮ را ﺑﻪ ﺣﻮزة اﺳﺘﺨﺮاج ﻣﻌﺎﻧﯽ از آﯾﺎت ﻧﯿﺰ ﮐﺸﺎﻧﺪه اﺳﺖ و ﻣﺠﻮز ﮐﺎرﮐﺮد ﺗﻔﺴﯿﺮی و ﻓﺮاﻋﺮﻓﯽ آن را ﻧﯿﺰ ﺻﺎدر ﻧﻤﻮده
خلاصه ماشینی:
اهل بیت(- تا جایی که تتبع شد- به شکل مستقیم نگفتهاند که مدلولهای استعمالی قرآن، در حکم مدلول جدی هستند، اما پیشفرض آنان هنگام تفسیر آیات و نیز هنگام یادکرد آیات قرآن برای مخاطبان، اینگونه بوده است که مفاد استعمالی آیات را مراد جدی تلقی مینمودند؛ لذا از سیرة آنان در الغای سیاق در مییابیم که چنین قرینة عامی وجود دارد و چون امامان( در کسوت تعلیم و ارشاد، به فراوانی الغای سیاق مینمودند، روشن میشود که این قرینۀ عام، اختصاص به آنان ندارد، به ویژه که از برخی روایات تفسیری بر میآید که چنین مبنایی میان مفسران صدر اول رایج و متداول بوده است (ر.
همچنانکه هویداست، قتادة آیة «سیروا فیها لیالی و أیاما آمنین» را از سیاق خود خارج میکند و آن را به «فرمان به داشتن سفر امن»، البته در یکی از مصادیق- یعنی سفر حج- تفسیر میکند و امام باقر( این تفسیر را تقریر و تکمیل میکند و میفرماید: امنیت در سفر حج، لوازمی دارد که باید آنها را تحصیل کرد تا امر الهی در آیه امتثال شود که یکی از این لوازم محبت اهل بیت( است؛ چراکه ابراهیم( از خدا طلب کرد که قلوب مردم را علاقهمند ذریهاش کند تا مردم به سوی آنان که در مکه ساکن بودند سفر کنند و منطقة سکونتشان به این شکل آباد گردد؛ درحالیکه برای این منظور، عشق مردم به کعبه را طلب نکرد.
نتیجهگیری الغای سیاق و بافت در ارتباط با تفسیر قرآن، امری فراعرفی است، اما با لحاظ برخی شرایط- نظیر عدم تعارض با معنای سیاقی دیگر آیات، روایات معتبر، اصول دین و مذهب و روح کلی قرآن- عملی پذیرفته شده و قابلدفاع و استدلال است.