چکیده:
دﯾﺪﮔﺎه دﮐﺎرت درﺑﺎرة راﺑﻄﮥ ﻧﻔﺲ و ﺑﺪن ﺑﺮ اﺻﻮﻟﯽ ﻫﻤﭽﻮن ﺗﻔﺎوت ﺟﻮﻫﺮی و اﺗﺤﺎد ذاﺗﯽ آن دو اﺳﺘﻮار اﺳﺖ. دﮐﺎرت ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ، ﺣﻘﯿﻘﺖ اﻧﺴﺎن، ﻧﻪ ﺑﻪ ﺑﺪن، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ اوﺳﺖ ﮐﻪ وﯾﮋﮔﯽ اﺳﺎﺳﯽ آن ﺗﻔﮑﺮ و آﮔﺎﻫﯽ اﺳﺖ. ﺑﺎ وﺟﻮد اﯾﻦ آن دو ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ اﺗﺤﺎد داﺷﺘﻪ و راﺑﻄﻪای ﻋﻠﯽّ دارﻧﺪ. دﮐﺎرت ﺑﺮای ﺗﺒﯿﯿﻦ راﺑﻄﮥ ﻧﻔﺲ و ﺑﺪن از ﻏﺪة ﺻﻨﻮﺑﺮی، اﺗﺤﺎد ﺑﯿﻦ ﻧﻔﺲ و ﺑﺪن و ﮔﺎﻫﯽ ﻧﻈﺮﯾﮥ ﺗﻮازی ﺑﻬﺮه ﻣﯽﺑﺮد. ﺷﺶ اﺷﮑﺎل ﻋﻤﺪه ﺑﺮ اﯾﻦ دﯾﺪﮔﺎه دﮐﺎرت وارد اﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از: ﻋﺪم اﻣﮑﺎن ﺗﻌﺎﻣﻞ، ﻋﺪم ﺗﺒﯿﯿﻦ ﻣﺎﻫﯿﺖ اﺗﺤﺎد، ﻋﺪم ﺗﻤﺎس ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ، ﻧﺎﻣﻌﻘﻮل ﺑﻮدن ﻋﻠﯿّ ﺖ ذﻫﻨﯽ، ﻧﺎﺳﺎزﮔﺎری ﺑﺎ اﺻﻞ اﻧﺴﺪاد ﻋﻠﯽّ و ﻋﺪم ﺗﻌﯿﻦّ ﭼﻨﺪﺟﺎﻧﺒﻪ و اﻧﮑﺎر ﻋﻠﯿّ ﺖ ﺑﺮ اﺳﺎس ﻧﻈﺮﯾﮥ ﺗﻮازی. در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ- ﮐﻪ ﺑﺎ روش اﺳﻨﺎدی و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﺤﺘﻮا ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ- اﺑﺘﺪا ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻧﻔﺲ و ﺑﺪن از دﯾﺪﮔﺎه دﮐﺎرت ﺗﺒﯿﯿﻦ ﻣﯽﺷﻮد و ﺳﭙﺲ اﺷﮑﺎﻟﺎت ﺷﺶﮔﺎﻧﻪ ﺑﻪ اﯾﻦ دﯾﺪﮔﺎه، ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ و ارزﯾﺎﺑﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ.
خلاصه ماشینی:
او بر این باور است، این اشکال اساسا دارای پیشفرضی غیرضروری است؛ زیرا لزوم تماس فیزیکی، هرچند در موارد بسیاری لازم و مورد نیاز است، اما مواردی نیز وجود دارد که این شرط رعایت نشده، اما علیت برقرار است؛ مانند جاذبة زمین که بنابر دیدگاهی، بدون اتصال و برخورد فیزیکی با اشیاء میتواند نیرویی بر آنها وارد ساخته و آنها را جذب نماید؛ لذا علیت غیرفیزیکی- فیزیکی مشکل مفهومی ندارد و تعامل نفس و بدن هم میتواند مصداقی از این نوع ارتباط باشد (Foster, 1991, p.
بنابراین با توجه به این دو اصل، تعامل علی میان نفس و بدن بر اساس دوگانهانگاری دکارتی دچار اشکال میشود؛ زیرا در این دیدگاه، نفس جوهری غیرفیزیکی است که رابطهای علی با بدن مادی دارد، اما بر اساس اصل نخست- یعنی بسته بودن جهان فیزیکی- حالات و رفتارهای بدنی، دارای علت کافی فیزیکی است و نیازی به فرض جوهر غیرمادی در مورد آنها نیست؛ به عبارت دیگر، در صورتی که حالات ذهنی چیزی جز همان حالات فیزیکی شیمیایی نباشند، آنها جزء جهان فیزیکی خواهند بود؛ یعنی جزء یک سیستم علی فیزیکی بسته قرار خواهند داشت که مطابق قوانین فیزیکی قابل تبییناند.
اما امور ذهنی که فاقد امتداد هستند، نمیتوانند با امور فیزیکی تماس داشته باشند؛ 4-معقول نبودن علیت ذهنی؛ زیرا نحوة اتحاد و تعامل بین نفس و بدن در این دیدگاه آشکار نیست؛ 5-رابطة نفس و بدن بر اساس دو اصل فیزیکالیسم- یعنی انسداد علی و عدم تعین چند جانبه- دچار اشکالاتی میشود؛ 6- بر اساس نظریة توازی، نفس و بدن دو جوهر مستقلی هستند که در انجام افعال خود به صورت هماهنگ عمل میکنند.