چکیده:
در دو دهه اخیر مفهوم سرمایه اجتماعی و حکمرانی خوب به یکی از محورهای اصلی تحقیق در علوم سیاسی تبدیل شده است. دغدغه این مقاله تبیین حکمرانی خوب و موانع پیشروی آن در ایران از منظر سرمایه اجتماعی است. پرسش مقاله را به این صورت میتوان بیان کرد: چه رابطه متقابلی بین سرمایه اجتماعی و حکمرانی خوب در ایران وجود دارد؟ فرضیه این است که تحقق حکمرانی خوب در ایران بستگی به ضعف یا قوت سرمایه اجتماعی دارد. این نوشتار به لحاظ هدف، بنیادی و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. متغیر مستقل سرمایه اجتماعی و متغیر وابسته حکمرانی خوب در ایران است. یافتهها نشان میدهد که رابطه متقابلی بین عدم تحقق حکمرانی خوب و افول سرمایه اجتماعی در سطح کلان وجود دارد. به علاوه این نوشتار نشان میدهد که موانع حکمرانی خوب به شکل یک سیکل معیوب در طول سالهای متمادی، یکدیگر را بازتولید کردهاند و این سیکل معیوب خود بزرگترین مانع پیش روی حکمرانی خوب در ایران بوده است.
خلاصه ماشینی:
حال پرسش مقاله این اسـت کـه چه رابطه متقابلی بین سرمایه اجتماعی و حکمرانی خوب در ایران وجود دارد؟ فرضیه همسو با پرسش این است کـه تحقـق حکمرانـی خـوب در ایـران بسـتگی بـه ضـعف یـا قـوت سـرمایه اجتماعی دارد.
- راهکارها یافته ها نشان می دهند برای رسیدن به حکمرانـی خـوب دولـت بایـد اقـدامات عملـی چـون مبارزه جدی با فساد، اجماع فکری و عملی نخبگان در زمینه اصول حکمرانی خـوب ، تقویـت بعد نظارتی و اجرایی قانون ، تحکیم عدالت قضایی، توانمندسازی شـهروندان ، تمرکززدایـی از مدیریت جامعه ، تقویت و توسعه مشارکت همگانی در حوزه عمومی بـه صـورت خودجـوش ، تشویق و تقویت سرمایه برون گروهی، ارتقاع شعاع اعتماد بین مردم و دولت و تقویت استقلال رسانه ملی و مطبوعات را در دستور کار قرار دهد.
عضویت در نهادهای مدنی را میتوان به عنـوان یکـی از ابعـاد سـرمایه اجتماعی دانست و سرمایه اجتماعی در یـک رابطـه متقابـل موجـب تقویـت حکمرانـی خـوب می شود و هر چه حکمرانـی خـوب رشـد کنـد متقـابلا موجـب رشـد جامعـه مـدنی بـه عنـوان سازمان هایی خودزا، خودیار، حامی و مسقل از دولت میشود در ضمن شـبکه هـای مشـارکت مدنی یکی از اشکال ضروری سرمایه اجتماعی است و هر چه این شبکه ها در جامعه متراکم تـر باشد احتمال همکاری شهروندان در جهت منافع متقابل بیشتر میشـود.
- رواج روحیه پوپولیستی در چارچوب سرمایه اجتماعی هـر انـدازه تعـداد افـرادی کـه فاقـد تعـاملات شـبکه ای در جامعه باشند زیادتر شود، زمینه های «اتمیزه » شدن افـراد بـه سـرعت افـزایش مـییابـد و جامعـه مستعد پذیرش حکومت پوپولیستی ١ (پوپولیسم در تضاد با حکمرانی خوب است ) مـیشـود در حالی کـه سـرمایه اجتمـاعی مـیتوانـد بـا ایجـاد حـس همکـاری جمعـی، از تفـرد شـهروندان جلوگیری کند (غفوری و جعفری، ١٣٨٨: ٢١٩-٢٢٠).