چکیده:
در بحث از ادبیات داستانی، موجودیت و هویت شخصیتها در بستر روایت، زمانی است که پیکربندی مییابد؛ به این معنا که به دست آوردن شناختی معتبر از یکی مستلزم شناخت دیگری نیز هست. در این پژوهش، تلاش بر این است تا از طریق شناخت استراتژیِ نوشتاری ابوتراب خسروی برای شکلدهی به زمان رواییِ داستانها، به فهمی کیفی از هویت و موجودیت پرسوناژها و کنشهای آنها به طور خاص و نظم موجود در روابط اجزاء به طور عام دست یابیم. این هدف با استفاده از گزیدهای از داستانهای وی که در دو مجموعۀ دیوان سومنات و کتاب ویران به چاپ رسیده محقق خواهد شد. روش مورد استفاده تحلیل روایت است که به روابط علی و معلولی اجزا به دور از اتفاقات تصادفی میپردازد. در بخش تحلیل، چهار تقسیمبندی از حیث ارتباط زمان و موجودیت شکل گرفته است: 1-موجودیتِ زمانمند وابسته به جهان خارج، 2-موجودیت زمانمندِ یگانه در عین استحاله در نقاب، 3- سیر تکامل عینیِ وجود، در زمانِ متوقف شده، 4-موجودیت پیش و پس از خلقت در بستر نوسانات زمانی؛ و در نهایت این مقوله استنتاج شد که موجودیت اشخاص در ارتباط مستقیم با زمانمندی آنهاست که شاکله مییابد.
خلاصه ماشینی:
در بخش تحلیل ، چهار تقسیم بندی از حیث ارتباط زمان و موجودیـت شکل گرفته است : ١-موجودیتِ زمانمند وابسته به جهان خارج ، ٢-موجودیـت زمانمنـدِ یگانه در عین استحاله در نقاب ، ٣- سیر تکامل عینی وجود، در زمـانِ متوقـف شـده ، ٤- موجودیت پیش و پس از خلقت در بستر نوسانات زمانی ؛ و در نهایت این مقوله اسـتنتاج شد که موجودیت اشخاص در ارتباط مستقیم با زمانمندی آنهاست که شاکله می یابد.
در روند این پژوهش ، سؤال اصلی این است که این ارتباط میان وجود شخصـیت هـا و زمان روایی به چه شکل در داستان های خسروی اعمال شده است ؛ پس سعی بر این اسـت تا از طریق ادبیات گردآوری شده و روش تحلیل روایت ، کـه معطـوف بـه تـوالی از پـیش انگاشته شدۀ رخدادهایی است که به طور غیر تصادفی و با ارتباطی هدفمنـد در کنـار هـم چیده شده اند (تولن ، ١٣٩٣: ١٢-١٩)، موجودیت پرسوناژها در ربط و نسبت بـا زمانمنـدی آنها مرور شود.
این آثار از زوایایی متعدّد مورد بحث قرار گرفته اند؛ نظیر: بررسی مؤلفـه هـای پست مدرن موجود در آن ها، از قبیل محتوای وجودشناسانه ، آشکار کـردن تصـّنع ، آشـفتن زمان و عدم قطعیت ؛ بحـث از فرجـام گریـزی در داسـتان و فراداسـتان بـر اسـاس نظریـۀ توماشفسکی با مدّ نظر قرار دادن سه داستان معاصر ایرانی از جمله «حضور» و «پلکان » اثـر ابوتراب خسروی ، واکاوی کهن الگوهایی چون درختان همیشه سبز، ماه و مار در این آثـار؛ همینطور استخراج بن مایه های اساطیری و تحلیل آن ها – که شرح هرکدام در قسمت منـابع ذکر شده است - اما در هیچکدام عنصر زمان و هویت -کـه در ایـن پـژوهش محـل بحـث است - به عنوان اساس و محوریت مبحث تلقی نشده است .