چکیده:
آمریکا با تکیه بر تجربیات بیش از نیم قرن خود درتعامل با منطقه خاورمیانه، مصر را کشوری کلیدی در منطقه قلمداد می کند. به عبارت بهتر، مصر لنگرگاه ثبات وامنیت برای غرب به ویژه آمریکا محسوب می شود، به طوری که در دهه های گذشته واشنگتن- قاهره برای تامین منافع مشترک راهبردی خود در خاورمیانه همکاریهای نزدیک و مستمری داشتهاند. با رخداد تحولات بهار عربی و سرنگونی مبارک، سیاست آمریکا در قبال مصر با چالش مواجه شد،با این وجود سیاست خارجی آمریکا ازمدیریت راهبردی خاصی پیروی وتحولات را مدیریت نموده است. نمونه تاریخی چنین رویکردی را میتوان در نحوه جهتگیری آمریکا در قبال ایران به نخست وزیری مصدق مشاهده نمود. بر این اساس با درنظرگرفتن این نکته که سیاست خارجی آمریکا در قبال تحولات مصر و به دنبال آن سقوط مبارک تا به قدرت رسیدن السیسی سه مرحله؛ حمایت، وساطت و مداخله در امور این کشور را شامل میشود، پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهرهمندی از منابع کتابخانهای و اینترنتی در صدد است رویکرد آمریکا در قبال تحولات مصر را با جهتگیری این کشور در قبال ایران دوره نخست وزیری محمد مصدق بهصورت تطبیقی مورد مطالعه قرار دهد.
America relies on more than half a century experiences in dealing with the Middle East, considers Egypt, a key country in the region. In other words, Egypt is the anchor of stability and security to the West especially America, as in the past decade, Washington and Cairo have close and continuous cooperation to meet common strategic interests in the Middle East. With the Arab Spring developments and overthrow of Mubarak, America's policy toward Egypt was faced with challenges. However, the United States of America has tried to manage these developments. Historical example of such an approach can be viewed in the direction of America to Iran during Prime Minister Mosaddegh. Accordingly, considering the fact that America's foreign policy developments in Egypt and the fall of Mubarak to General al-Sisi presidency consists of three phases; support, mediation and intervention in affairs of this country, this research by using descriptive and analytical method and with the use of library and internet resources intends to study America's approach toward developments in Egypt and toward Iran under Prime Minister Mohammad Mosaddegh.
خلاصه ماشینی:
بر اين اساس با درنظرگرفتن اين نکته که سياست خارجي آمريکا در قبال تحولات مصر و به دنبال آن سقوط مبارک تا به قدرت رسيدن السيسي سه مرحله ؛ حمايت ، وساطت و مداخله در امور اين کشور را شامل مي شود، پژوهش حاضر با استفاده از روش توصيفي - تحليلي و با بهره مندي از منابع کتابخانه اي و اينترنتي در صدد است رويکرد آمريکا در قبال تحولات مصر را با جهت گيري اين کشور در قبال ايران دوره نخست وزيري محمد مصدق به صورت تطبيقي مورد مطالعه قرار دهد.
کليد واژگان آمريکا، مصر، ايران ، مکتب انگليسي (جامعه بين المللي )، خاورميانه ∗ اين مقاله برگفته از رساله دکتري روابط بين الملل مهدي حبيب اللهي با عنوان «سياست خارجي آمريکا در قبال تحولات مصر: از سقوط مبارک تا به قدرت رسيدن السيسي » با راهنمايي دکتر حسين مسعودنيا است .
پيگيري چنين سياستي از سوي آمريکـا در قبـال مصـر پس از تحولات بهار عربي از يکسو با بهره گيري از مکتب انگليسي که رويکردي ميانه و تلفيقـي از رئاليسم و ليبراليسم مي باشد و در اين نوشتار اين چهارچوب نظري مدنظر است بهتر مي توانـد تحليل شود و از سوي ديگر يادآور سياست خارجي آمريکا در قبال ايران در دوره نخسـت وزيـري محمد مصدق مي باشد که از حمايت تاميانجيگري ،و از ميانجيگري تا براندازي را دربرمـي گيـرد.