چکیده:
مقاله حاضر، براساس پژوهشی با عنوان آموزش مبتنی بر فرهنگ در دوره ابتدایی تهیه شده است. مطالعه
حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است و پس از بررسی مفاهیم با ارائه نتایج به پیشنهادات کاربردی پرداخته
شده است. شناخت مخاطبان امری ضروری است: این کافی نیست که معلمان فقط به مطالب درسی تسلط داشته باشند، لازم است افرادی را که به آنها تدریس می کنند، نیز بشناسند و از استعدادها، نیازها و تجربیات قبلی آنها آگاهی یابند. بهترین معلمان، آنهایی هستند که خود را راهنما میدانند و دانسته های خود را به شراکت می گذارند. همچنین می دانند که محور اصلی یادگیری آنها نیستند بلکه دانش آموزان هستند.
دانش آموزان باید به آنچه نمی دانند واقف شوند و در مورد آنچه تصور می کنند که می دانند، دوباره فکر
کنند. این امر می تواند برای هر کسی موقعیتی ناآرام یا حتی نگران کننده به وجود آورد. کمی گرمی و
محبت می تواند این نگرانی ها کاهش دهد.
خلاصه ماشینی:
بنابر اين بازبيني ساختار و چارچوب انديشه و عمل آموزش ، يادگيري و پرورش با رويکرد فرهنگي و تاکيد بر تربيت ضرورتي است که بايد بر مبناي مطالعات بين فرهنگي، پژوهش هاي تطبيقي و با استفاده از روش هاي پژوهش کيفي و مردم نگارانه انجام و ترويج شود (آبلهي تزرا، ١٣٩٠، شکوفايي خلاقيت کودکان ، ترجمه حسن قاسم زاده ، پروين عظيمي).
تعريف آموزش وپرورش دوره ابتدايي در جوامع بدوي، مجموعه ميراث فرهنگي بسيار اندک بوده و سطح دانش و مهارت ها آن چنان وسيع نبود، در نتيجه نيازي به نظام آموزشي منسجم با سبک برنامه خاص احساس نميشد.
1- Cultural scripts 2- Authority oriented reform طبق ماده دوم قانون تعليمات اجباري، طول دوره آموزش ابتدايي، شش سال تعيين شد، ولي در سال ١٣٤٥ هجري شمسي، مدت اين دوره به پنج سال تقليل پيدا کرد (سند تحول بنيادي آموزش وپرورش ، ١٣٩١).
(1386 رويکرد فرهنگي به آموزش رويکرد فرهنگي به آموزش ، رهيافتي تازه براي ترويج گفتمان انتقادي در علوم تربيتي به ويژه روش هاي آموزش و يادگيري، مطالعات برنامه درسي و پژوهش هاي نظري و عملي اين حوزه از دانش بشري است .
جامعه ايران نيز با توجه به تنوع اقليمي ويژه و اختلاط نژادي و قومي، شرايطي خاص را براي برنامه ريزان آموزشي قرار داده است که نيازمند مطالعه ، بررسي، تدبير و اقدام مناسب جهت همگرايي و انسجام اجتماعي فرهنگي بيشتر مي طلبد و نبايد با سرپوش گذاشتن و عدم توجه به اين تنوع با واقعيت هاي اجتماعي فاصله گرفت (رشيدي، ١٣٨٦).