چکیده:
هدف از نگارش این مقاله بررسی راهکارهایی در راستای کاهش رقم سیاه جرائم علیه اطفال و کشف و نمایانسازی این جرائم با لحاظ خصیصه آسیبپذیری آنان میباشد. این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای صورت گرفته است. مطالعات انجام شده درباره موضوع، مبین آن است که بنا به علل مختلفی اطفال بزهدیده، جرائم ارتکابی علیه خود را گزارش نمینمایند و از این رهگذر نه تنها مورد حمایتهای پیشبینی شده در قانون قرار نمیگیرند بلکه آسیبهای مضاعفی را در قالب بزهدیدگی ثانوی و تکرار بزهدیدگی متحمل میگردند. اطفال بزهدیده که از آنها تحت عنوان «قربانیان خاموش» و یا «رنجدیدگان در سکوت» یاد شده، برای بهرهمندیشان از حمایتهای کیفری و غیرکیفری، باید توان بازتاب وقایع رخ داده نسبت به آنان که منجر به نقض حقوقشان شده است را داشته باشند. لذا در این نوشتار تلاش گردیده تا ضرورت فرهنگسازی و حساسیتسازی عمومی در جهت شناخت حقوق بنیادین اطفال و گزارشدهی موارد نقض این حقوق، همچنین حق بر بیان بزهدیدگی و حق بر شنیده شدن آنها در جهت شکستن سکوت اطفال، و نیز جلب اعتماد اطفال بزهدیده به سیستم عدالت کیفری با ایجاد تسهیلاتی در فرآیند رسیدگی به تصویر کشیده شود. نتیجه چنین اقداماتی، کشف و نمایانسازی بیشتر جرائم علیه اطفال میباشد.
Writing of present research aims to investigate strategies in
the course of reducing black record of crimes against children
and to discover and reveal such offences in terms of their
vulnerability. This study has been conducted using descriptiveanalytical
method and by means of librarian references. The
conducted studies about this topic may interpret that due to some
various reasons, the victimized children may not report the
offences perpetrated against their own and as a consequence not
only have not they been supported by what anticipated in law,
but also they are undergone double injuries by secondary and
repeated victimization. The child victims, who are called as
‗silent victims‘ and or ‗suffering in silence‘, should have
potential to reflect the offences perpetrated on them and led to
breach their rights in order to enjoy criminal supports and
otherwise. Thus, it has been tried in this paper to display image
of requisite for culture-building and public sensitivity to
recognize basic rights for children and to report the infringement
cases of such rights as well as their right of expression of
victimization and right of hearing (in the court) in order to break
silence in children and also to acquire trust from the victimized
children in criminal justice system through providing some
facilities in proceeding process. Such measures result in further
discovery and revealing of crimes against children.
خلاصه ماشینی:
لذا در این نوشتار تلاش گردیده تا ضرورت فرهنگسازي و حساسيتسازي عمومي در جهت شناخت حقوق بنيادين اطفال و گزارشدهي موارد نقض اين حقوق، همچنين حق بر بيان بزهديدگي و حق بر شنيده شدن آنها در جهت شكستن سكوتِ اطفال، و نيز جلب اعتماد اطفال بزهديده به سيستم عدالت كيفري با ايجاد تسهيلاتي در فرآيند رسيدگي به تصوير كشيده شود.
علاوه بر اينها، جامعه نيز با مشروع و موجه شمردن برخي از سوء رفتارها نسبت به اطفال به اين وضعيت دامن زده و افراد جامعه نيز در بسياري از موارد، آگاه به وقوع جرم عليه اطفال نيستند، يا در مواردي وقوع اين جرائم برايشان محرز است وليكن بلحاظ اجباري نبودن گزارشدهي موارد سوء رفتار عليه اطفال، به دلايل مختلف از جمله مشغلهكاري، ترس از عاملين خشونت عليه اطفال و ...
در واقع والدين و مراقبين با غفلت و سهلانگاري، كه خود گونهاي از سوء رفتار نسبت به اطفال است، به وضعيت وخيم طفل بزهديده دامن زده و با عدم توجه به موقع به اين علائم، زمينه را براي خلاصي بزهكار كه طفل مذكور را آماج جرم خود قرار داده فراهم ميكنند.
اقدامات اوليهاي كه پس از اعلام جرم و گزارش وقايع رخ داده بايد صورت گيرد، بسيار حائز اهميت است؛ علاوه بر نيازهاي طفل بزهديده، اصولاً در جرائم عليه اطفال، خصوصاً در تعرضات جنسي، ابتدا با انكار بزهكار روبرو هستيم و از طرفي معمولاً شاهد جرم نيز وجود ندارد، لذا در مراحل اوليه، پليس و مراجع تحقيق ضمن پاسخگويي به نيازهاي طفل بزهديده و خارج نمودن او از موقعيت مخاطرهآميز، پيگرد قانوني بزهكار به شيوهاي حرفهاي ميبايست صورت گيرد؛ چرا كه اگر در اين مرحله ادله مناسب جمعآوري نگردد، دادگاه با عدم كفايت ادله روبرو خواهد بود؛ هر چند كه به نظر ميرسد توضيحات خودِ طفل بزهديده از ماوقع، با بررسيهاي روانشناختي و روانشناسانه در خصوص كشف حقيقت كفايت ميكند وليكن در اين وضعيت نتيجه مطلوب حاصل نميگردد و يا با تأخير فراوان شكل ميگيرد.