چکیده:
تحلیل قضایای شرطیه از جمله مهمترین مباحث منطقی است. به نظر میرسد که تحلیل زبانشناسانه قضایا بدون توجه به واقعیاتی که قضایا از آنها حکایت میکنند، تحلیل تمامی نیست. با تکیه بر شناخت واقعیات جهان هستی و دستهبندی آنها، راه برای درک قضایای حاکی از آنها هموار میشود. خواجه نصیرالدین طوسی در اساس الاقتباس با ترسیم نموداری، انحاء اتصال را احصاء نموده و نشان داده است که هر یک از محصورات چهارگانه قضایای شرطی اعم از لزومی، اتفاقی و استصحابی، برای بیان چه نوع اتصالی به کار میرود و نیز از این نمودار، موارد کاربرد شرطی متصله سالبه دانسته میشود. به نظر میرسد تصویر ارائهشده از این نمودار در نسخ موجود، دارای برخی اشکالات است که در این مقاله ضمن توضیح انواع اتصال بین دو امر و چگونگی حکایت از آنها به وسیله قضایای شرطی، تصویر درستی از نمودار ارائه شده است.
the analysis of conditional propositions is one of the most
important logical issues. It seems that the linguistic analysis of
the propositions, regardless of the facts that the propositions they
indicate to, is not a complete analysis. By relying on the knowledge of
the realities of the universe and their categorization makes the way
easy for understanding the propositions which are indicated fromhas calculated aspects of connection and has shown what each of the four quantified propositions, whether essentiality, accidental, or presumption of a present fact, is used to express what kind of connection it is and from this chart, negative connective conditional proposition application cases has been known. The image provided by this chart appears to have some drawbacks in the available versions which in this paper, while explaining the types of connections between the two objects and how they are illustrated by conditional propositions, a correct picture of the chart is presented.
خلاصه ماشینی:
خواجه نصیرالدین طوسی در اساس الاقتباس با ترسیم نموداری، انحاء اتصال را احصاء نموده و نشان داده است که هر یک از محصورات چهارگانه قضایای شرطی اعم از لزومی، اتفاقی و استصحابی، برای بیان چه نوع اتصالی به کار میرود و نیز از این نمودار، موارد کاربرد شرطی متصله سالبه دانسته میشود.
این طلب، استدعا و نسبت تکوینی خارجی که بین دو شیء در عالم واقع برقرار است و از آن به وجوب بالقیاس الی الغیر تعبیر میشود، بر محور اصل علیت بنا میشود؛ زیرا وجوب بالقیاس الی الغیر تنها در جایی است که بین آن دو امر رابطه واقعی برقرار باشد و ربط واقعی نیز تنها بر محور علیت شکل میگیرد (ابن سینا، 1404ج: 41؛ همو، 1404الف: 132ـ133؛ نصیرالدین طوسی، 1375: 2/117 و 3/43؛ میرداماد، 1367: 283؛ همو، 1385ـ1381: 77، 141ـ142 و 179؛ صدرالدین شیرازی، 1981: 1/94 و 158ـ 159؛ همو، بیتا: 31ـ32؛ سبزواری، 1369: 2/251ـ252؛ جوادی آملی، 1383: 2/86).
با توجه به آنچه گفته شد میتوان برای مصاحبت تقسیم کاملتری ارائه کرد: واقع نشده ممکن است با علاقه مصاحبت واقع شده ممکن نیست بدون علاقه در این نمودار چهار قسم از اقسام مصاحبت مورد توجهاند: 1ـ مصاحبت لزومی: مصاحبتی است که بر اساس علاقه ذاتی (علیت) بین دو شیء برقرار است و یکی نسبت به دیگری واجب بالقیاس است.
حال اگر سبب مصاحبت، علاقه ذاتی بین مقدم و تالی باشد، قضیه حاکی از آن، شرطی متصله لزومی است و در غیر این صورت، شرطی متصله اتفاقی است (ابن سینا، 1404ب: 2/233ـ237، 265 و 271؛ بهمنیار بن مرزبان، 1349: 44؛ فخرالدین رازی، 1381: 207؛ خونجی، 1389: 198؛ نصیرالدین طوسی، 1380: 111؛ قطبالدین رازی، 1393: 2/428ـ430).