چکیده:
امروزه معاضدت حقوقی بعنوان یک حق مهم برای هر انسان و امتیازی قانونی برای هر شهروند و نیز به مثابه یک شرط اساسی برای تحقق دادرسی منصفانه در نظامها و مجامع حقوقی مورد توجه و اهتمام فراوان است که عبارت است از یاری دادن به افراد محروم و بیبضاعت جهت برخورداری از حق وکیل در مراحل قضایی، اقدامات گسترده و فراگیر جهت دسترسی به دادرسی عادلانه و ارتقای فرهنگ حقوقی از طریق آموزش و ارائه خدمات. بررسی نظام حقوقی هند در باب معاضدت قضایی ما را بر این رهنمون ساخته است که کشور مذکور باتوجه به سیر تاریخی –تکاملی در راستای به رسمیت شناختن این امتیاز قانونی و انجام اصلاحات اجتماعی و اقتصادی در پس شناسایی آن، توانسته است هرچه بیشتر به عدالت اجتماعی مذکور در اهداف قانون اساسی دست یابد. در این راه اما تدوین قوانین متناسب و سازگار با وضعیت فرهنگی-معیشتی مردم هند و گستره مفهومی معاضدت قضایی و تفسیر موسع متون قانونی توسط دیوان عالی هند بسیار راهگشا و پیشرو بوده است که میتواند افقهای روشنی را پیشروی متصدیان نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران قرار دهد.
Nowadays, particular attention and effort is paid to judicial assistance as an important right for every human being and a legal privilege for every citizen as well as a basic condition for fair trial in legal systems and communities. Judicial assistance includes assisting deprived and disadvantaged individuals in obtaining legal representation in the judicial process, taking comprehensive and extensive measures to access fair trial and promoting the legal culture through education and service delivery. An examination of the Indian legal system on judicial assistance has led us to conclude that given its historical-evolutionary course in recognizing this legal privilege and in pursuing its socio-economic reforms, it has been able to achieve the aforementioned social justice in the constitutional aims. In this way, however, the formulation of laws commensurate with the cultural and livelihood status of the Indian people and the conceptual scope of judicial assistance and the extensive interpretation of the legal texts by the Indian Supreme Court has been very helpful, which can set clear horizons for the legal system of the Islamic Republic of Iran.
خلاصه ماشینی:
این هیأت بررسی جامع از مساله معاضدت قضایی انجام و گزارش آن را در سال 1949 با بیان این مطلب ارائه داد که شرط مربوط به دادرسی معسر در ماده 33 قانون 1 آئین دادرسی کیفری مصوب سال 1908 برای برآورده کردن نیازهای طرفین فقیر دعوی ناکافی است چراکه شروط تنها مساله معافیت از هزینههای کنونی را قید میکند اما دیگر هزینههای دادرسی در یک دادخواست را شامل نمیشود.
(Law Commission of India, 1969: 579) دولت گجرات بر این باور بود که برای ارائه معاضدت قضایی به افراد فقیر و افراد دارای استطاعت مالی کم باید فورا اقدامی صورت پذیرد بنابراین لازم بود برنامه معاضدت قضایی با هدف کمک به افراد مستضعف در کشور تدوین شود.
این هیأت گزارشاش را در ماه مه سال 1973 با مجموعهای از پیشنهادهای مربوط به معاضدت قضایی در هند به صورت زیر ارسال کرد: 1- در نظر گرفتن مساله در دسترس قرار دادن برای طبقات ضعیفتر جامعه و بطورکلی افراد دارای استطاعت مالی کم و بطورخاص شهروندان متعلق به طبقات عقب مانده از نظر اجتماعی و سواد امکاناتی برای الف) مشاوره حقوقی به منظور آگاه ساختن آنها از حقوق قانونی و تعهدات برابرشان و پرهیز از طرح دعاوی غیرضروری و ب) معاضدت قضایی در دادرسیهای دادگاههای مدنی، کیفری تا بتوانند عدالت را آسانتر در دسترس تمام بخشهای جامعه قرار دهند؛ 2- تدوین طرحی با نظر به منابع موجود، برای مشاوره و معاضدت حقوقی در راستای تحقق اهداف ذکر شده در بالا و 3- پیشنهاد بازه زمانی و نحوه انجام طرح (Report of Expert Committee on leal aid, 1973: 9).