چکیده:
تحلیل با رویکرد «بینامتنیت» ارتباط یک متن با سایر متون را بررسی میکند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسة تعالیم اخلاقی کیمیای سعادت و طب القلوب است. اخلاق، بخش مهمی از ادب تعلیمی را در ادبیات فارسی به خود اختصاص داده است. بهگونهای که در زبان فارسی آثاری همچون کیمیای سعادت و طب القلوب، با موضوع ادب تعلیمی و سرشار از آموزههای اخلاقی به وجود آمدهاند. در بررسی پارهای از فضایل و رذایل اخلاقی این دو کتاب، درمییابیم تعالیم اخلاقی در این دو اثر بهخوبی نمایان و چشمگیر است. غزالی و نقشبندی در آثار خود بهصراحت پیامهای اخلاقی خود را به نوع بشر عرضه میکنند. انسان عصر حاضر، به عامل کنترلکننده و بازدارنده از سقوط در منجلاب فساد، بیشتر از روزگاران گذشته نیازمند است. درنتیجه نیاز جهان معاصر به اخلاقیات، برای برونرفت از فسادهای اخلاقی موجود، حیاتی است. بر این اساس با شناخت فضیلتها و رذیلتهای اخلاقی از نگاه این دو نویسنده، میتوان به جهانبینی آنها پی برد و با تعمّق در اندیشههایشان، درراه معرفت اخلاقیات و نیز معرفی پیامهای اخلاقی آنها در راستای اِعمال آنها در زندگی فردی و اجتماعی برای نجات نوع بشر از تباهی و فسادهای دنیای کنونی، گام برداشت، نگارنده با رهیافتی توصیفی – تحلیلی با بهرهگیری از روش کتابخانهای موضوع حاضر را در قالب مقالهای علمی -پژوهشی بررسی و تحلیل کرده است.
خلاصه ماشینی:
نگارنده در ابتدا به تعريف ادبيات تعليمي و علم اخلاق و فوايد آن پرداخته است تا مقصود از فضايل اخلاقي به روشني ترسيم شود، پس ازآن معرفي اجمالي از امام غزالي و کيميايسعادت و محمد نقش بندي و کتاب طب القلوب به عمل آمده ؛ زيرا اين دو اثر منبع اصلي ما در استخراج انديشه هاي اين دو نويسنده ، در اين باب است .
١-٤- مرور منابع و پيشينه تحقيق آرش حاتمي زرنه در سال ١٣٨٥ در پايان نامه اخذ درجه کارشناسي ارشد خود با عنوان «مقايسۀ حکمي کيمياي سعادت امام محمد غزالي با گلستان سعدي» بيان ميدارد که به خاطر اهميت ارزش هاي اخلاقي در کتاب (کيمياي سعادت و گلستان ) به بررسي اشتراکات و امتيازات ارزش هاي اخلاقي پرداخته است و در پايان نيز بعد از مقايسه امتيازات اخلاق گلستان نسبت به کيمياي سعادت تبيين گرديده است .
» (مغنيه ، ١٣٨٦: ٣٣) در خصوص فايدة علم اخلاق گفته اند، پاک ساختن نفس است از صفات رذيله و آراستن آن به ملکات جميله که در آن به تهذيب اخلاق تعبير ميشود و ثمرة تهذيب اخلاق رسيدن به سعادت ابدي است و بايد دانست که سعادت مطلق حاصل نميشود مگر اين که صفحۀ نفس در جميع اوقات از همۀ اخلاق ذميمه معطر و به تمام اوصاف حسنه ، متجلي باشد و اصلاح بعضي صفات و يا در بعضياوقات اگرچه خالي از ثمر نيست وليکن موجب سعادت ابدي نميشود (نراقي، ١٣٨٧: ٣٥).
شعرا و نويسندگان هميشه به دنبال اين بوده اند که اصول اخلاقي را به گونه اي خاص در آثار خود بياورند و ازاين دست نمونه هاي ادبي و نوشتاري در زبان فارسي بسيار وجود دارد که امام غزالي و محمد نقش بندي نمونه هايي خاص در ادبيات فارسي ايران هستند.