چکیده:
مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر انقلاب اسلامی بر نقاشی معاصر ایران صورت گرفت. هنر به عنوان بخشی از زندگی بشر همواره دستخوش تغییر و تحولات بوده است. تغییر و تحولی که در بستر خود بر عوامل بیرونی مؤثر بوده و از همین عوامل تأثیر پذیرفته البته به نظر میرسد بیشتر این عوامل بیرونی بودهاند که بر دوش هنر و هنرمند سنگینی کرده و از ابزار برانگیختگی او محسوب میشوند. این پژوهش تلاشی است جهت بازشناسی عوامل مختلف تأثیرگذار که منشاء آن سیاست به معنی کلی در بستر تاریخ ایران معاصر و نقاط خاص زمانی که باعث خلق حرکتهای هنری شده است. با توجه با یافته های مطالعه حاضر می توان چنین گفت که آن چه در طول تاریخ هنر بیشتر مورد توجه این وادی بوده عوامل اجتماعی است و این عوامل اجتماعی بیشتر بر گرفته از تحولات سیاسی است و سیاست مداران به عنوان محورهای اصلی جامعه بازیگران این صحنه هستند. بنابراین انقلاب اسلامی با تاثیر توام عوامل ذکر شده نقاشی معاصر ایران را تحت تاثیر قرار داده است. همانطور که نمود این تاثیر در آثار خلق شده کاملا پیداست. نقطه اوج و عطف اثر گذاری انقلاب اسلامی را بر روی نقاشی معاصر میتوان جنگ تحمیلی دانست که تمام آثار و نقاشی های ایجاد شده رنگ و بوی اهداف انقلاب را داشتند.
The purpose of this study was to investigate the impact of the Islamic Revolution on contemporary Iranian painting. Art as a part of human life has always undergone changes. The changes that have influenced the external factors in their context and of which these factors are influenced, of course, seem to have been most of these external factors that weigh heavily on the artist and the artist and are his means of arousal. This research is an attempt to identify the various influential factors whose origins in politics in the context of contemporary Iranian history and at specific points in time that have created artistic movements. According to the findings of the present study, it can be said that what has been the focus of art throughout the history of this field is the social factors, and these social factors are more influenced by political developments and politicians are the main actors in this scene. . Thus, the Islamic Revolution has influenced the contemporary factors of the above mentioned contemporary painting in Iran. As you can see, this effect is quite evident in the works created. The turning point of the influence of the Islamic Revolution on contemporary paintings is the imposing war that had all the paintings and paintings created with the colors and scents of the goals of the revolution. Then there was a great change in the paintings created in the seventies.
خلاصه ماشینی:
در نخستين سالهاي پس از جنگ ، نمايشگاهها با کمترين بهره براي گالري و هنرمند برگزار مي شد و بي ينالهاي نقاشي که از سال هفتاد آغاز شده بودند يکي پس از ديگري با دو هدف اصلي و هميشگي برگزار مي شدند: بر صدرنشاندن هنر حوزه و جايگزين کردن انواع هنر بازنمايانه نو ناتوراليستي به نامه هنر واقع گرا نو مردمي ، به همين دلايل تا نيمة اين دهه بخش بزرگي از هنرمندان دگرانديش ، از شرکت در اين بي ينالها و نمايشگاهها خودداري مي - کردند و بخش کوچکي نيز به حضور سايه وار خود در مرتبه هاي سوم و چهارم چنين نمايشگاه- هايي ادامه مي دادند.
پرسش هاي حوزه نقاشي از جنس همان پرسش هايي بودند که در نگاه و گفتمان فرهنگي - اجتماعي هم جاري بود؛ مثلا اين پرسش که : چگونه مي توان با حفظ هويت ايراني ، از ارزشهاي دنياي معاصر بهره گرفت ؟ در ميان نقاشان، اين پرسش فرهنگي به طرح سلسله اي از سوالهاي فني و نظري هنر نيز انجاميده بود، از جمله اين که : فرم، ساختار و شيوهي هنري را چگونه بايد سامان دهند که هم در قالب آن بتوانند از حساسيت اجتماعي شان سخن بگويند و هم از مسير تجربه هاي معاصر نقاشي دوره نشوند؟ چگونه از دستاوردهاي مدرن بهره بجويند که هويت فردي و ايراني شان منعکس شود؟ و پيش از همه ي اين ها، نقاش چه وظيفه اي دارد؟ آيا متعهد به اصول حرفه ي خويش است يا صرفا بيان تعهد اجتماعي و انساني به کنش هنري او معنا مي بخشد؟ البته ، پرداختن به اين پرسش ها در برابر وضعيت نامعلوم حرفه اي هنرمندان، امري فرعي بود.