چکیده:
آموزش و پرورش به عنوان حقی اساسی از حقوق انسانی کودکان، نمایانگر توسعه جوامع انسانی و رشد و تعالی کودکان در جوامع امروزی میباشد. بیتردید محیطهای آموزشی در راستای تحقق چنین حقی باید از فضایی امن و مطلوبی جهت افزایش سلامت روانی کودکان در فراگیری دانش و تحقق تربیت و پرورش آنان برخوردار باشد. لیکن با وجود رویکردهای تربیتی و اصلاحمحور نسبت به رفتار کودکان و برقراری نظم و انضباط در فضای حاکم بر آموزش، پدیده خشونت در چنین محیطهایی به طور فزایندهای گسترش پیدا نموده است. از این رو در این پژوهش، با بررسی و تبیین خشونت علیه کودکان در محیطهای آموزشی بر اساس اسناد نظام بینالملل حقوق بشر و همچنین معیارهای نظام حقوقی ایران نسبت به حق کودکان و حمایت از آنان، راهکارهایی را در جهت مقابله و پیشگیری از بروز چنین پدیدهای در محیطهای آموزشی ارائه گردیده است.
Education as a fundamental right of children's human rights represents the development of human societies and the growth and excellence of children in today's societies. Undoubtedly educational environments in order to realize such a right should have a safe and desirable space to increase the mental health of children in learning the knowledge and realization of their education and upbringing. Hence, the phenomenon of violence in such environments has become increasingly evolving in spite of educational and corrective approaches to child behavior and discipline in the prevailing educational environment. in this study, by studying and explaining violence against children in educational settings based on the documents of the International Human Rights Law, as well as the Iranian legal system's standards regarding the right of children and their support, they are working to prevent and prevent the occurrence of such a phenomenon. Provided in educational environments
خلاصه ماشینی:
چه بسا در دنياي امروز اهميت حياتي آموزش و پرورش در توسعه جوامع انساني و رشد و تعالي کودکان بر کسي پوشيده نبوده و به عنوان جايگاهي در راستاي تحقق تربيت آموزش کودکان نقش مؤثري ايفا ميکند، وليکن بيترديد لازمه تحقق چنين حق اساسي براي کودکان ، فراهم آوردن محيطي امن و عاري از هر گونه خشونتي است تا از اين طريق کودک بتواند با پرورش قواي فکري خود بر مهارت هاي خويش افزوده و از سويي ديگر به عنوان انساني کامل در راستاي خدمت و سعادت جامعه خويش پرورش يابد، وليکن امروزه در چنين محيط هايي به جهت رويکردها و تفکراتي مبني بر اصلاح رفتار کودکان و برقراري نظم و انضباط در فضاي حاکم بر آموزش کودکان تنبيه ، مجازات و ساير اشکال خشونت به عنوان يک پديده رايج و شايعي مبدل گشته است .
با وجود اقدامات و تدابير حمايتي مؤثر ميتوان از بروز خشونت عليه کودکان پيشگيري و مقابله نموده و بيشک فوايد بالقوه فراواني براي دگرگوني و بهبود جوامع در پيش خواهد داشت ، چنانکه کميته ملي استراليا براي مبارزه عليه خشونت بيان داشته است : «بزرگ ترين شانسي که براي پيشگيري از بروز خشونت در جامعه خواهيم داشت ، پرورش کودکاني است که به کارگيري خشونت را به عنوان روشي براي حل مشکلات طرد کنند و به حق هر فرد براي رشد در محيطي امن و سالم باور داشته باشند» (٢)، چراکه اگر محيط هاي آموزشي در جوامع آکنده از الگوهاي خشونت آميز باشد، بيترديد چنين الگوهايي مروج خشونت در جوامع محلي و خانواده ها به شمار رفته و به نوبه خود نشان دهنده شرايط و ديدگاه هاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي حاکم بر رويکردها، سنت ها و ارزش هاي فرهنگي و نحوه اجراي قوانين خواهد بود و جداي از آنکه سلامت جسمي و رواني کودکان را در آينده مورد تهديد خود قرار ميدهد، به طور قطع زمينه هاي بزه کاري و افزايش جرائم را به عنوان مصاديقي از آسيب هاي اجتماعي در آن ها به وجود ميآورد.