چکیده:
موضوع تحریف در قرآن بسیار مورد توجه اندیشمندان و علمای اسلام به ویژه بزرگان شیعه قرار گرفته است و از قرون اولیه اسلام تا کنون همواره مورد بحث و مناقشه بوده و تا کنون کتابهای فراوان در این باره به رشته تحریر در آمده است. از میان اهل سنت، حشویه و در شیعیان، غلات و عدهای کمی از اخباریان(مثل سید نعمت الله جزایری و محدث نوری) قائل به تحریف در قرآن(تحریف به نقیصه) گردیدهاند. اما اکثریت علمای شیعه و اهل سنت(فریقین) قائل به تحریف ناپذیری قرآن میباشند. استاد آیت الله جوادی آملی در آثارشان با نگاهی عقلانی وحیانی و بیانی ژرف و قلمی زیبا و عمیق به این موضوع پرداختهاند که در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانهای با شیوه تحلیلی- مقایسهای به تبیین آن پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
عصمت ذاتي قرآن آيت الله جوادي آملي قائل به عصمت ذاتي براي قرآن ميباشد، ايشان در اين باره ميفرمايد: «خداي سبحان نزول قرآن را در مصاحبت حق معرفي کرده است : ﴿بالحق ٢٨٢/فصلنامه مطالعات قرآني، سال يازدهم ، شماره ٤١، بهار ١٩٩ أنزلناهوبالحق نزل﴾(اسراء/ ١٠٥) يعني نزول قرآن و انزال آن از سوي ما در صحبت حق است ؛ ارتباط اين کتاب با مبدأ فاعلي و نيز پيوندي که با مبدأ قابلي دارد حق است .
اين آيه نيز مانند آيه قبل ، مورد استناد و استدلال فراواني توسط علماي فريقين قرار گرفته است از جمله فخر رازي در «مفاتيح الغيب »(ج ١٩: ١٢)، آلوسي در «روح تبيين انديشه هاي عقلاني وحياني آيت الله جوادي آملي درباره تحريف ناپذيري قرآن /٢٨٥ المعاني»(ج ٧: ٢٦)، طوسي در «التبيان »(ج ٦: ٢٠)، طبرسي در «مجمع البيان »(ج ٦: ٥٠٩)، طباطبايي در «الميزان »(ج ١٢: ١٠١)، خويي در «البيان »(١٧٤) و معرفت در «تاريخ قرآن »(٩٦).
تبيين انديشه هاي عقلاني وحياني آيت الله جوادي آملي درباره تحريف ناپذيري قرآن / ٢٨٩ غزالي(احياء العلوم ،١٤١٧ق :١١٢-١١)، زرکشي(البرهان ،١٤١٠ق ، ج ١: ٤٦٥)، سيوطي(١٤٢١ق ،ج ١: ٢٦)، صبحي صالح (١٧٢: ٥١)، طوسي(١٤١٢ق ، ج ١: ١)، صدوق (١٤١٤ق : ٩٢)، طبرسي(١٧٢، ج ١: ٤)، علامه بلاغي(آلاء الرحمن ، ج ١: ٠)، خويي(البيان : ١٢)، علامه طباطبايي(١٤٠، ج ١٢: ١٦) همگي به مبحث تواتر قرآن اشاره نموده اند.
آيت الله جوادي آملي در مقايسه با ساير انديشمندان اسلامي از جمله آيت الله خويي و معرفت ، دلايل عقلي زيادي در مورد تحريف ناپذيري قرآن بيان مينمايند و روي نگرش عقلي تأکيد بيش تري دارند که اين نشان دهنده انديشه هاي عقلاني- وحياني حضرت استاد ميباشد.