چکیده:
یکی از اشکالات عمده در حوزه مطالعات میانرشتهای قرآن کریم، ابهام اصطلاحات و نبود اتفاق آراء بر سر استفاده از آن هاست. در این میان، «بیان اساطیری» که یکی از شاخههای نقد ادبی محسوب میشود، به دلیل ارتباط آن از یک سو با متن مقدس و از دیگر سو با مباحث اسطوره، از چالش بیشتری نیز برخوردار است؛ در حالیکه این گونه ادبی، تنها یک رویکرد خلاق و هنری است و با اسطورهگویی متن، تفاوت اساسی دارد. نوشتار حاضر بر آن است ابتدا به تعریف دقیق اصطلاح «بیان اساطیری» در دانش سبکشناسی ادبی و علم بلاغت بپردازد و سپس انواع یادکرد آن را در سنت تفسیری و علمیقرآنپژوهان مسلمان به بحث و بررسی بگذارد. سؤالات اصلی این تحقیق عبارتند از: بیان اساطیری چیست و جایگاه آن در حوزه مطالعات ادبی قرآن کریم کجاست؟ آیا میتوان معادلها یا جایگزینهایی را برای این اصطلاح در سنت تفسیری مسلمانان و قرآنپژوهان یافت؟ تفاوت هریک از این انواع با یکدیگر چیست؟ یافتههای پژوهش حاکی از آن است که بیان اساطیری در قرآن کریم، فارغ از قدمت طولانی و اهمیت زیاد آن در مطالعات ادبی، لایه بلاغت متن مقدس را مورد مداقه قرار میدهد و در علم بلاغت سنتی مسلمانان، عمدتا با عناوینی همانند تشخیص، استعاره، مجاز، زبان تصویری و غیره قابل پیگیری است.
The interdisciplinary studies of the Holy Qur’an suffers from the ambiguity of terms and a lack of consensus among scholars about them. That said, mythic expression is a branch of literary criticism which is even more challenging because of its relation to religious texts on the one hand and with myths on the other. Yet, this literary genre is only a creative and artistic approach basically different from texts' narrating myths. The present paper thus aims to provide an exact definition of mythic expression as a term within literary stylistics and the science of rhetoric and then to discuss its various applications in the exegetic and scientific tradition of Muslim Qur’an scholars. This study addressed the following questions 1-What is mythical expression, and what status it has in the literary studies of the Holy Qur’an? 2- Is it possible to find equivalents or substitutes for this term within the exegetic tradition of Muslims and Qur’an scholars, and how are they different from each other? The findings suggest that mythic expression in the Holy Qur’an, regardless of its long history and significance in literary studies, scrutinizes the rhetorical level of the religious texts and can be traced in Muslims'' traditional rhetoric chiefly via terms such as personification, metaphor, metonymy, pictorial language, etc.
خلاصه ماشینی:
سؤالات اصلی این تحقیق عبارتند از: بیان اساطیری چیست و جایگاه آن در حوزه مطالعات ادبی قرآن کریم کجاست ؟ آیا میتوان معادل ها یا جایگزین هایی را برای این اصطلاح در سنت تفسیری مسلمانان و قرآن پژوهان یافت ؟ تفاوت هریک از این انواع با یکدیگر چیست ؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که بیان اساطیری در قرآن کریم ، فارغ از قدمت طولانی و اهمیت زیاد آن در مطالعات ادبی، لایه بلاغت متن مقدس را مورد مداقه قرار میدهد و در علم بلاغت سنتی مسلمانان ، عمدتا با عناوینی همانند تشخیص ، استعاره ، مجاز، زبان تصویری و غیره قابل پیگیری است .
این امر سبب شده است تا اصطلاح "بیان اساطیری"، با سایر رویکردهای موجود در تحلیل اسطوره ای قرآن کریم اشتباه گرفته شود یا چنانکه در ادامه خواهیم دید؛ با عناوین و اصطلاحاتی همانند تشخیص ، استعاره ، انسان گونگی و مواردی از همین دست ، یکسان تصور شود و در نهایت ، ماهیت بلاغی بودن آن مورد غفلت قرار گیرد.
ما در این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش ها هستیم : جایگاه "بیان اساطیری" در حوزه مطالعات نقد ادبی و تحلیل اسطوره ای قرآن کریم کجاست ؟ تفاوت این رویکرد با سایر رویکردهای رایج در این حوزه ، که بعضا نیز مخالف دیدگاه رایج در میان مسلمانان است ؛ کدام است ؟ آیا با تفحص در تفاسیر و بررسی آثار قرآن پژوهان ، میتوان ردّپای این رویکرد را در سنت تفسیری و علمی قرآن پژوهان مسلمان نیز پیجویی نمود؟ تمایزات و اشتراکات آن ها با یکدیگر چیست ؟ بدیهی است پژوهش حاضر از نوع مطالعه ای درجه دوم شمرده میشود و رویکرد تطبیقی آن در شناخت بهتر حدّ و مرز هریک از اصطلاحات مذکور، تعیین حوزه مورد مطالعه در هریک و کارکرد هر کدام در فهم پیام الهی و در نهایت جایگاه اینگونه مطالعات در میان قرآن پژوهان و مفسران مفید خواهد بود.