چکیده:
باتحول و پیشرفت نظام های حقوقی و قضایی، در جوامع پیشرفته و نیز اسلامی در بخش قواعد اثبات دعوا محاکم قضایی به دنبال هدف بنیادی و اساسی قضا که همان کشف حقیقت و اجرای عدالت است می باشند. به این منظور، نوع گزینش و انتخاب نظام و سیستم قضایی در راه رسیدن به این هدف بسیار حایز اهمیت است. بنابراین نوع نگاه سنتی در دادرسی اسلامی که فقها غالباً در تعریف قضا از آن به فصل خصومت یاد نموده اند، با توجه به اینکه اصول اساسی و قضایی دادرسی، حصول اطمینان و اعتماد وجدانی دادرس میباشد. میبایست تغییر یابد. با توسعه اختیارات دادرس و نیز دایره ارزش اثباتی دعوا، به لحاظ طریقیت ادلّه و حاکمیت نظام اقناع وجدان قاضی، دادرس میبایست در جهت کشف حقیقت و اجرای عدالت گام بردارد. در این پژوهش که به روش تحلیلی و توصیفی انجام گرفته است به این نتیجه رسیدیم که هدف دادرسی در نظامهای حقوقی دنیا و نیز دادرسی اسلامی خصوصاً در امر کیفری که با جان و جسم افراد ارتباط دارد، کشف حقیقت و در نهایت اجرای عدالت است که این هدف با اعتبار و حاکمیت نظام اقناع وجدان قاضی قابل تحقق است.
In advanced and Islamic societies, with the evolution and advancement of legal and judicial systems, the courts are seeking the fundamental goal of justice which is the determination of truth and the administration of justice in the field of rules of litigation. For this purpose, the type of selecting and the choice of judicial system to achieve this goal is of crucial importance. Therefore, the traditional view in the Islamic jurisdiction which mostly defines Judement as resolution of hostility must be altered to ensure judge’s confidence and conscientious trust regarding judicial principles of the litigation. By expanding the powers of the judge and the scope of the substantiatoin value of the claim, the method of finding evidence, and the sovereignty of persuasion of the judge's conscience, the judge must take steps to determine the truth and administer justice. In the study, conducted by analytical and descriptive method, we concluded that the purpose of litigation in the legal systems of the world as well as the Islamic one, especially in criminal matters related to the lives and bodies of individuals, is to determine the truth and ultimately administer justice. This goal can be achieved with the credibility and dominance of a system established to convince the judge's conscience.
خلاصه ماشینی:
اعتبار واثرحاکميت نظام اقناع وجدان قاضي برهدف دادرسي ١ رحمان ولي زاده * سيد محمد صادق موسوي ** اصغرعربيان *** چکيده باتحول و پيشرفت نظام هاي حقوقي و قضايي، در جوامع پيشرفته و نيز اسلامي در بخش قواعد اثبات دعوا محاکم قضايي به دنبال هدف بنيادي و اساسي قضا که همان کشف حقيقت و اجراي عدالت است مي باشند.
در اين پژوهش که به روش تحليلي و توصيفي انجام گرفته است به اين نتيجه رسيديم که هدف دادرسي در نظام هاي حقوقي دنيا و نيز دادرسي اسلامي خصوصا در امر کيفري که با جان و جسم افراد ارتباط دارد، کشف حقيقت و در نهايت اجراي عدالت است که اين هدف با اعتبار و حاکميت نظام اقناع وجدان قاضي قابل تحقق است .
لذا در اين پژوهش درصدد اثبات اين فرضيه هستيم که در سيستم قضايي اسلامي، مقصد و هدف از دادرسي صرفا فصل خصومت نيست ، بلکه کشف حقيقت و اجراي عدالت است با تکيه بر حاکميت سيستم اقناع وجدان قاضي.
از همه مهمتر هدف غايي نظام هاي قضايي رسيدن به عدالت است وآن محقق نميگردد، مگر اين که ابزارها و روش هاي تحقيق وکشف جرايم و شناسايي مجرمان به عنوان بخشي از فرايند واکنش جامعه در برابر جرم و مجرم ، معقول و منطبق برعدالت باشد به همين دليل نظام هاي حقوقي طريقيت ادله اثبات دعوا را که يکي از ويژگيهاي مهم و اساسي سيستم اقناع وجدان قاضي به شمار ميآيد را پذيرفته اند.