چکیده:
ظرف زمان و مکان و نیز مخاطب برخی سخنان و خطبههای سیدالشهدا(ع) در برخی گزارشهای عاشورایی تغییر یافته است. منابع معتبر زیدی نیز از این تغییرات مصون نماندهاند. چنین اخباری در منابع زیدی را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: نخست اخباری که منابع زیدی در نقل این گزارشها منفرد نیستند و میتوان آنها را در منابع امامیه و اهل سنت نیز مطالعه کرد، همچون نامه امام(ع) به بنیهاشم، خطبه آن حضرت در منزل ذوحُسَم و گفتوگوی ایشان با طِرمّاح بنعدی. دسته دوم اخباریاند که اصلشان تنها در منابع زیدی قابل رصد است و اگر در منابع امامیه دیده میشود، از منابع زیدی به آثار شیعی راه یافته است، همچون خطبه خُطّ الموت. تحقیق حاضر با شیوه توصیفی ـ تحلیلی ضمن مقایسه گزارشهای عاشوراییِ یادشده از هر دو دسته در منابع معتبر زیدیه، امامیه و اهل سنت، از تغییر مخاطب یا ظرف زمان و مکان در این اخبار پرده برداشته، نشان میدهد که بیتوجهی به این جابهجاییها میتواند زمینهساز برداشت و تحلیل نادرست از گزارشها شود.
Throughout different times and places as well as audiences, some sermons and talks of Sayyid al-Shuhada’ (Imam al-Husayn the Master of the Martyrs) has undergone changes in certain accounts of Ashura. Reliable Zaydi sources were not immune from such changes. Such hadiths in Zaydi sources can be divided into two categories: first, those that are not solely cited in Zaydi sources, and can indeed be found in Imami and Sunni sources as well, such as Imam al-Husayn’s letter to Banū Hāshim, his sermon in Dhū Ḥusam’s house, and his conversation with Ṭirimmāḥ ibn ‘Adiyy; second, those that are merely cited in Zaydi sources. Indeed, if they are to be found in Imami sources, they must have been transmitted from Zaydi sources: examples of this include the “death is inscribed” (khuṭṭ al-mawt) sermon. This paper deploys a descriptive-analytic method to compare accounts of Ashura in both categories of reliable Zaydi, Imami, and Sunni sources, showing that audiences or times and places have changed through changes in these accounts. We argue that negligence of these changes might occasion inaccurate analyses of these accounts.
خلاصه ماشینی:
چنین اخباری در منابع زیدی را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: نخست اخباری که منابع زیدی در نقل این گزارشها منفرد نیستند و میتوان آنها را در منابع امامیه و اهل سنت نیز مطالعه کرد، همچون نامه امام(ع) به بنیهاشم، خطبه آن حضرت در منزل ذوحُسَم و گفتوگوی ایشان با طِرمّاح بنعدی.
در این کتاب از حمزه بنحُمران چنین نقل شده است: با امام صادق(ع) درباره قیام حسین(ع) و همراه نشدن محمد بنحنفیّه با آن حضرت سخن گفتیم.
» آغاز کرده و از آنجا که خطبه را در ضمن حوادث خروج امام(ع) از مکه آورده معلوم میشود که برداشت او از زمان ایراد خطبه کمی پیش از ترک مکه بوده است؛ بهویژه آنکه پذیرش چنین زمانی با اندیشه سید ــ آنگونه که در مقدمه لهوف درباره فلسفه قیام سیدالشهدا(ع) سخن گفته ــ سازگارتر است.
4. با آنکه منابع تاریخی تأکید دارند که علت اصلی هجرت امام(ع) به کوفه نامه مسلم بنعقیل در تأیید نامههای کوفیان و تقاضای تعجیل او از آن حضرت برای رفتن به عراق بوده است، قبول این خطبه در موقعیت زمانی خروج کاروان حسینی از مکه درست در نقطه مقابل علت یادشده و در تعارض با آن است.
ج) سخنانی که هارونی از امام(ع) درباره اوصاف مردم کوفه نقل کرده، پاسخ آن حضرت به طِرمّاح نبوده است، بلکه بر اساس برخی دیگر از منابع، بخشی از خطبه ایشان در نزدیکی کربلا خطاب به یارانش بوده که برای آزمودن و غربالگری آنان پس از سخت شدن شرایط و کوتاهی کوفیان در یاری آن حضرت ایراد شده است (خوارزمی، 1381: 1/337).