چکیده:
عوامل بسیاری در ایجاد و تداوم بحران امنیتی در لیبی دخیل هستند که در دو دسته عوامل داخلی و خارجی قابل تبیین و تحلیل میباشند، اما براساس نظریه «امنیت در جهان سوم» منشأ تهدید در ایندسته از کشورها بیشتر داخلی است تا عوامل خارجی. حتی تحولات پساانقلابی در لیبی بعد از 2011 بیش از هر عاملی منبعث از مشکلات داخلی و شکافهای ناشی از آن میباشد که این مسئله موجب تدوام بحران و فقدان مشروعیت در این کشور شده است. باتوجهبه مباحث فوق، این نوشتار بهدنبال پاسخگویی به این سؤال است که چه عواملی باعث شکلگیری بحران امنیتی در لیبی شده و چرا این بحران بعد از گذشت هفت سال همچنان تداوم دارد و پیامدهای تداوم این بحران برای لیبی، منطقه و جهان چه خواهد بود؟ پاسخ موقت بهعنوان فرضیه پژوهش اینگونه مطرح میشود که از نظر اقتصادی، نفت و جنگ بر سر تسلط بر منابع نفتی و ازمنظر اجتماعی ـ مذهبی تسلط قبیلهگرایی بر ساختار اجتماعی ـ سیاسی لیبی، تقابل اسلامگرایان و لیبرالها و فقدان شکلگیری حاکمیت ملی براساس آمار بانک جهانی، مهمترین عامل تداوم بحران امنیتی در لیبی است. بهنحویکه حکومت جدید پس از قذافی با چالشهایی مانند تعارضات شدید قبیلهای، بحران اقتدار و ناامنی ناشی از کنشگران قبیلهای و اسلامگرایان افراطی روبهروست و موجب رشد ناهنجاریها و نابسامانیهای سیاسی و اجتماعی بیشتر شده است. در کنار اینها مداخلات خارجی نیز بر تدوام بحران افزوده است.
There are many factors that contribute to the emergence and continuation of the crisis in Libya, which can be explained and analyzed within two categories: namely internal and external factors. Nevertheless, the origin of threat in the Third world countries can be said to be more internal than external. Even the pro-revolution developments in Libya after 2011 originate more from internal problems and the gaps thus created than any other problem, something that has caused crisis and the lack of legitimacy in this country to continue. Considering what was said earlier, this writing seeks to answer these questions: What factors have caused the security crisis to transpire? Why has this crisis continued after seven years? And what will be the consequences of this continuing crisis for Libya, the region and the world. The temporary answer as a research hypothesis is raised as follows: the most important factor that causes the security crisis to continue in Libya is oil and fighting to guarantee domination over oil resources from economic point of view, domination of tribalism over Libya’s political-social structure from social-religious point of view, the conflict between Islamists and liberals, and the formation of national sovereignty according to the statistics of World Bank. As such, it follows that the government established after Gaddafi is as much facing challenges like harsh tribal conflicts, the crisis of authority and insecurity that stems from radical Islamist and tribal actors, all of which have increased social and political disorders. On top of these, foreign interventions have managed to sustain the crisis.
خلاصه ماشینی:
باتوجه به مباحث فوق ، اين نوشتار به دنبال پاسخگويي به اين سؤال است که چه عواملي باعث شکل گيري بحران امنيتي در ليبي شده و چرا اين بحران بعد از گذشت هفت سال همچنان تداوم دارد و پيامدهاي تداوم اين بحران براي ليبي، منطقه و جهان چه خواهد بود؟ پاسخ موقت به عنوان فرضيه پژوهش اين گونه مطرح ميشود که از نظر اقتصادي، نفت و جنگ بر سر تسلط بر منابع نفتي و ازمنظر اجتماعي ـ مذهبي تسلط قبيله گرايي بر ساختار اجتماعي ـ سياسي ليبي، تقابل اسلام گرايان و ليبرال ها و فقدان شکل گيري حاکميت ملي براساس آمار بانک جهاني، مهم ترين عامل تداوم بحران امنيتي در ليبي است .
اگرچه ليبي برخلاف تونس و مصر و يمن از اقليت هاي مذهبي و حتي نژادي برخوردار نيست و همين امر خود فرصتي بزرگ براي شکل گيري مردم سالاري و همراهي مردم آن به شمار مي آيد، اما در اين کشور وابستگان به قذافي ، عناصر منتسب به اخوان المسلمين ، گروه هاي سکولار، سلفي هاي سنتي ، گروه هاي افراطي بازيگران داخلي بحران هستند که وجود اين تفکرات و جريانات نامتجانس و متعارض مانع از شکل گيري دولت وفاق ملي شده است و علاوه بر ناهمگوني فکري ، ريشه دار نبودن دموکراسي و مردم سالاري در داخل ، دخالت هاي قدرت هاي منطقه اي و جهاني و سازمان هاي بين المللي نيز باعث شده است بحران امنيتي که از سال ٢٠١١ به وجود آمده بود همچنان تداوم داشته باشد.