چکیده:
بسیاری از پیشرفتهای اجتماعی جوامع عربی در حال حاضر مدیون متفکران و روشنفکرانی است که در قرن های اخیر زندگی میکردند. آنها با توجه به اطلاعی که از جهان غرب در زمینه مسائل اجتماعی بدست آورده بودند با مسائل اجتماعی جوامع مذهبی و سنتی خویش درآمیخته و خواستار اعمال آنها در جامعه خود شدند. از جمله آن مسائل اجتماعی، مساله زن و مطالبات زنان بود. در میان روشنفکران عرب، شاعر و نویسنده وجود داشت. زنان نیز در میان آنها حضور داشتند. امّا در این میان چیزی که در خور توجه است این بود که مسائل زنان از زبان یک زن طرح می شد. پس چه کسی میتواند در آن دوران بهتر از «میزیاده» باشد که دیدگاه های اعتدال گونهاش معروف است؛ لذا بررسی آن اندیشه ها نیز در نوع خود از اهمیت برخوردار است. میزیاده زنی بود که به مسائل مختلف اجتماعی با عینک یک مصلح اجتماعی نگاه میکرد و زن را به عنوان یک زن در نظر میگرفت لذا بسیاری از دیدگاههای وی در این زمینه از دایره عقل بیرون نرفته و به وادی احساسات وارد نشده است. این مقاله به تبیین دیدگاههای «میزیاده» در مورد زن با شیوه تحلیل محتوا میپردازد.
Most portions of the Arab societies’ modern developments are due to intellectuals and sages
who have been living during recent centuries. As regard to the attained information and knowledge
on social problems of European and Western world, they tried to apply such paradigms while
involving themselves within their local traditional and religious societies. One example of such
social problematic was the women agenda and their demands. There had been poets and writers
among Arab intellectuals. Women were part of many such people. What had been the most significant
in such conditions was that the woman question to be raised and discussed by a woman. Who
could be a distinguished person that could explain women’s problems except “Mey Ziyadat” due
to her reputation for a moderate stand? Mey Ziyade” was a social reformer woman who considered
woman as a “real woman”. This article reviewed “Mey Ziyade’s” points of view about woman by
using content analysis.
خلاصه ماشینی:
مرحله دوم اين حرکت با قاسم امين ( امين ، ١٩٧٦) آغاز مي شود وي به طور جدي به مسأله تساوي حقوق معتقد بود و مساله زنان را به شکلي مطرح کرد که پيش از آن سابقه نداشت ، افکار او در دو کتاب «آزادي زن » و «زن مدرن » باعث شد تا مخالفان و موافقان زيادي را پيدا کند و در ايجاد فضاي اجتماعي بسيار مؤثر باشد.
(نيازي ،١٣٨٦؛١٥٨) مرحله سوم که تقريباً از دهه بيست تا دهه پنجاه قرن بيست را شامل مي شود از چند جهت مورد اهميت است از يک طرف کشورهاي ابر قدرت بر جوامع عربي حاکم شدند و برخي از آنها به ايجاد مدارس خاص در برخي کشورهاي عربي اقدام کردند از طرف ديگر در اين مرحله جنبش هاي زنان شکل واقعي و منسجم به خود مي گيرد که به عنوان مثال اتحاديه زنان در مصر در سال ١٩٢٣ و در لبنان در سال ١٩٢٤ و در سوريه در سال ١٩٢٨ تشکيل گرديد را مي توان نام برد (ياسين ، ١٩٩٨: ٨٣) در اين مرحله فعاليت آزادي خواهي زنان از شدت زيادي برخوردار شد.
مي زياده مي گويد: زن تاثير بسياري در منزل دارد اگر زن صالح باشد مي تواند سعادت خانواده را تامين کند پس زن صالح نعمت است و در غير اين صورت عامل سرنگوني بوده و باعث سقوط و غم و بدبختي مي شود(توفيق زيدان ،١٩٩٦: ٢٤٧).