چکیده:
پژوهش حاضر به واکاوی نیازهای زبانیِ فارسیآموزان در حوزهی کارکردهای زبان میپردازد. واکاوی نیاز در پژوهش حاضر بر مبنای انگارهی لانگ (2005) انجام گردید. انگارهی لانگ (2005) یکی از انگارههای مطرح در حوزهی واکاوی نیازهای زبانی است، اما این انگاره بیشتر یک انگارهی روششناسی است و از همینرو، برای واکاوی نیازهای عینیِ زبانآموزان، عملیاتی نیست. همچنین در این انگاره، واحد تحلیلِ نیاز، مبهم است. در پژوهش حاضر مؤلفهی «کارکردهای زبانی» بهعنوان یکی از مؤلفههای تکلیف به انگاره افزوده شد تا بخشی از ابهامِ واحد تحلیل برطرف گردد و انگارهای عملیاتی به دست آید. براساس این انگارهی عملیاتی، پیکرهای از نیازهای زبانی فارسیآموزان در حوزهی کارکردهای زبانیِ فارسی از طریق نظرسنجی از مدرسانِ زبان فارسی، استخراج و براساس میزان اهمیتی که فارسیآموزان تعیین کرده بودند، درجهبندی گردید. نیازهای درجهبندی شده بر مبنای مفاهیم کلی، تفسیر شده و در یک چارچوب پنجسطحی قرار گرفتند. در نهایت، تطابق نسبی نیازهای این پنج سطح با نیازهای هرم مازلو نشان داده شد.
This study had two main steps. The first one was introducing and examining the Long’s Model of Needs Analysis (NA) for distinguishing the general language needs. By doing the first step, we tried to recognize the shortages of Long’s Model, in the second step to realize the general language needs of Persian language learners and find out what language functions are needed to be learned for general purposes. So through the questionnaire and collecting the perceptions of Persian language learners and teachers, we achieved two outcomes: (1) collecting language needs including language functions for Persian language learners and (2) analyzing and sequencing the needs. To attain the above outcomes, Long’s NA Model (2005) was examined and its shortages were recognized. In order to collect and sequence language needs, a list of pedagogical language functions which are needed to be learned by Persian language learners to reach the proficiency in general level, was prepared. This list was provided via teachers and different Persian sources. The instrument used for collecting the data for the study was attitude scale and student-need-assessment questionnaires were administered to 99 advanced Persian language learners and 20 Persian language teachers. Based on the students’ attitude scale and through the Factor Analysis (FA) method, all data were graded and placed in a five-leveled framework. Finally, the five-leveled framework was compared to Maslow's hierarchy of needs.
خلاصه ماشینی:
انگاره ي لانگ (٢٠٠٥) يکي از انگاره هاي مطرح در حوزه ي واکاوي نيازهاي زباني است ، اما اين انگاره بيشتر يک انگاره ي روش شناسي است و از همين رو، براي واکاوي نيازهاي عيني زبان آموزان ، عملياتي نيست .
مراکز متعددي به آموزش زبان فارسي به غير فارسيزبانان مشغول هستند و کتاب ها و جزوه هاي آموزشي بسياري نيز تهيه شده است ، اما از قرائن موجود اين گونه برميآيد که چندان به واکاوي نيازها توجه نشان داده نشده است به نظر ميرسد اغلب کتاب هاي آموزشي بر مبناي تجربه ي شخصي افراد نوشته شده اند.
براساس معيارهايي چون منبع نياز، نگرش فلسفي، اهداف نيازسنجي و مانند آن –که پيش از اين ، از آنها صحبت شد- انگاره هاي متعددي مانند انگاره ي مانبي (١٩٧٨)، انگاره ي رايتريش و چنسرل (١٩٧٨)، انگاره ي هاچينسون و واترز (١٩٨٧)، و انگاره ي لانگ (٢٠٠٥) در نيازسنجي مطرح شده اند (غريبي، ١٣٩١ و ١٣٩٢)، اما به اعتقاد جردن (١٩٩٧) در واقع ، دو رويکرد عمده به نيازسنجي وجود دارد: (١) رويکرد سنجش موقعيت مقصد و (٢) رويکرد سنجش موقعيت فعلي.
انگاره ي لانگ جايگاه خاصي را براي مؤلفه هاي زبان از جمله کارکردها مشخص نميکند، اما با توجه به اهميت توجه به توانش منظورشناختي زبان آموزان ، ضروري است در انگاره ي واکاوي نياز لانگ ، يک بخش کارکرد نيز گنجانده شود.
به عبارتي ديگر، در اين پژوهش قصد داريم مشخص کنيم که در آموزش زبان فارسي، کدام کارکردهاي زباني، نياز فارسيآموزان محسوب ميشوند، اين کارکردها از نظر ميزان اهميت براي زبان آموزان در چه ترتيبي قرار ميگيرند و در هر سطح ، کدام کارکردها بايد آموزش داده شوند.