چکیده:
مسألۀ قرائت قرآن کریم از آنجا که از یک سو در موضوع برخی احکام فقهی دخالت مستقیم دارد و از سوی دیگر، گاه در طریق استنباط احکام فقهی از آیات قرآن کریم قرار میگیرد، همواره مورد توجه فقها قرار داشته است. بررسی و ملاحظۀ این امر که کدام قرائت یا قرائات از جانب اهلبیت( تجویز و تأیید شده است میتواند در احراز قرائات معتبر تأثیرگذار باشد. شناخت قرائات مُجاز و معتبر، از دو راه قابل پیگیری است؛ یکی تقریر و عدم ردع اهلبیت( و دیگری تأییدات روایی صادر شده از آنان. با توجه به رواج روایت حفص از قرائت عاصم در عصر حاضر در بسیاری از بلاد اسلامی شایسته است شمول تجویز نسبت به این قرائت، بیشتر مورد توجه قرار گیرد. بررسی این موضوع نشان میدهد که هر قرائت شناختهشده و متعارفی که در عصر معصومان( دستکم گروهی از مسلمانان مطابق آن قرائت میکردند، فیالجمله مشمول تجویز است. تنها قرائاتی که با قرائت مطرح شده در روایات معتبر مطابقت ندارد و نیز قرائات شاذّی که میان عموم مردم ناشناخته است، از دایرۀ این تجویز، خارجاند. بر این اساس، روایت حفص از قرائت عاصم نیز –جز در بخشهایی که با روایات معتبر متفاوت است- در کنار سایر قرائات و روایاتِ راویانشان، معتبر و مُجاز تلقی میشود.
خلاصه ماشینی:
از منظر روایات شیعه، قرآن تنها با یک قرائت از بستر وحی توسط جبرئیل بر پیامبر اکرم نازل شده است؛ چنانکه بسیاری از بزرگان شیعه با استناد به همین روایات، انتساب قرائات متعدد به مرحلۀ نزول را مردود دانستهاند؛ هرچند این قرائت یگانه، پس از پیامبر به تدریج در میان قرائات مختلف، مفقود و غیر قابل تمایز شد؛ اما شاید بتوان از میان قرائات مختلفی که در عصر حضور اهلبیت در قرون نخست هجری میان مردم جریان داشت به قرائت یا قرائاتی دست یافت که به تأیید اهلبیت رسیده است.
مثلاً اگر در تبیین گسترۀ دلالت تقریر این نتیجه حاصل شود که قرائت مدینه، مورد تقریر اهلبیت بوده است؛ اما اندک گزارشات تاریخی مبنی بر رواج قرائت نافع در شهر مدینه در عصر معصومان را قابل اعتماد ندانیم در این صورت موضوعِ تقریر، احراز نشده است و در نهایت، تقریر، اعتبار هیچ قرائتی را اثبات نخواهد کرد و باید به سایر ادله یا اصول عملیه مراجعه کرد.
بر اساس این باور، قرآن با همان قرائتِ نازل شده از جانب خداوند متعال بر پیامبر اکرم، در طول تاریخ رواج داشته و عواملی از قبیل ابتدائی بودن خط و فقدان مصاحف اولیه از نقطه و اعراب، تنها منجر به ایجاد قرائتهای شخصی و نادر شده است؛ بدون آنکه به قرائت رایج میان مردم لطمهای بزند؛ چرا که این قرائات مورد اعتنای عموم جامعۀ اسلامی نبوده است.