چکیده:
از نظر مفهومی، رفتارهای مربوط به خودکشی شامل یک پیوستار از ایدههای خودکشی یا افکار خودکشی، تا برنامهریزی برای خودکشی و سرآخر، اقدام به خودکشی و مرگ توسط خودکشی قابل تبیین است. مرگ ناشی از از اقدام به خودکشی در بسیاری از کشورها یک معضل بهداشت روانی محسوب میشود. فکر و رفتار خودکشی به دلیل تعامل عوامل مختلفی ایجاد میشود و در این راستا نظریههای بسیاری برای درک بهتر توسعه فکر و رفتار خودکشی ساخته شدهاند. هدف پژوهش حاضر مقایسهی تجربهی گسست، شفقت به خود و حمایت اجتماعی ادراک شده در افرادِ با رفتار خودکشانه و افراد عادی بود. برای این منظور، طی یک پژوهش مقایسهای ۳۰ نفر با عمل اقدام به خودکشی، با ۳۰ نفر از افراد عادی بدون افکار خودکشی از نظر سن، جنسیت و وضعیت تاهل، همتاسازی و پس از ارزیابی از نظر شفقت به خود، حمایت اجتماعی ادراک شده، تجربهی گسست و رفتار خودکشانه، با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین دو گروه افرادِ با رفتار خودکشانه و افرادِ عادی به لحاظ مولفههای شفقت به خود، حمایت اجتماعی ادراک شده و متغیر تجربهی گسست، تفاوت معناداری وجود دارد. بدین ترتیب میتوان عنوان داشت که تجربهی گسست بالاتر، شفقت به خود و حمایت اجتماعی ادراک شده پایینتر میتواند در رفتار خودکشانه نقش داشته باشد.
Conceptually, suicide-related behavior can be explained to include a continuum of suicidal ideas or suicidal thoughts, to suicidal planning and, ultimately, Suicidal attempt and death by suicide. Suicide-related death is a mental health problem in many countries. Suicidal thoughts and behavior are caused by the interaction of various factors and in this respect; many theories have been built to better understand the development of thought and suicidal behavior. The purpose of the present study was to compare the dissociative experience, self-compassion, and perceived social support in suicidal and normal individuals. For this purpose, in a comparative study, 30 suicidal individuals were matched with 30 normal individuals without suicidal ideation in terms of age, gender, and marital status and after evaluating dissociative experience, self-compassion, and perceived social support, they were compared. Results of multivariate analysis of variance showed that there was a significant difference between the two groups of suicidal and normal individuals in terms of components of self-compassion, perceived social support and dissociative experience. Thus, it can be argued that higher dissociative experience, lower self-compassion and lower perceived social support may contribute to suicidal behavior.
خلاصه ماشینی:
مقايسه تجربه ي گسست ، شفقت به خود و حمايت اجتماعي ادارک شده در افراد با رفتار خودکشانه و افراد عادي افسانه طاهري ١ و اميرمجتبي مجتبايي 2 از نظر مفهومي ، رفتارهاي مربوط به خودکشي شامل يک پيوستار از ايده هاي خودکشي يا افکار خودکشي ، تا برنامه ريزي براي خودکشي و سرآخر، اقدام به خودکشي و مرگ توسط خودکشي قابل تبيين است .
براي اين منظور، طي يک پژوهش مقايسه اي ٣٠ نفر با عمل اقدام به خودکشي ، با ٣٠ نفر از افراد عادي بدون افکار خودکشي از نظر سن ، جنسيت و وضعيت تاهل ، همتاسازي و پس از ارزيابي از نظر شفقت به خود، حمايت اجتماعي ادراک شده ، تجربه ي گسست و رفتار خودکشانه ، با يکديگر مقايسه شدند.
نتايج تحليل واريانس چند متغيري نشان داد که بين دو گروه افراد با رفتار خودکشانه و افراد عادي به لحاظ مولفه هاي شفقت به خود، حمايت اجتماعي ادراک شده و متغير تجربه ي گسست ، تفاوت معناداري وجود دارد.
بدين ترتيب مي توان عنوان داشت که تجربه ي گسست بالاتر، شفقت به خود و حمايت اجتماعي ادراک شده پايين تر مي تواند در رفتار خودکشانه نقش داشته باشد.
Understanding the Association Between Negative Life Events and Suicidal Risk in College Students: Examining Self-Compassion as a Potential Mediator.
Association between suicidal ideation and behavior, and depression, anxiety, and perceived social support in cancer patients.
Suicidal behavior, satisfaction with life, and perceived social support in end-stage renal disease.