چکیده:
دبیات هر کشور ناگزیر به تاثیرپذیری از فضای بومی محیط زندگی نویسنده است. بیتردید نویسنده از
حواس پنج گانهاش برای بازآفرینی واقعیت و فضای خیالی ذهن اش بهره میگیرد؛ اما ابزار او کلمه است و
کلمه یعنی عقد یک قرارداد که تعریف یک پدیده و فهم آن را ممکن میسازد و چون انسان موجودی
اجتماعی است، قرارداد موردنظر میتواند جهان شمول باشد. در میان قالب های ادبی گوناگون، رمان به
سبب داشتن ویژگیهای مختلف محمل مناسبی برای نشان دادن رفتار، گفتار و ویژگیهای بسط یافته ی
انسان است. در تعریف رمان گفتهاند: «رمان داستانی راجع به مردم است.» (دات فایر داین: ١٣٨٨: ٩) یا
«رمان باید به ما زندگی بدهد؛ زیرا حیات نیز چنین میکند.» (میور ادوین: ٣: ١٣٧٣) بنابراین رمان مقطعی از
زندگی انسان نیست، خود زندگی است با جنبه های فردی و اجتماعی گوناگون. هر نویسنده به فراخور
تفکر و دیدگاه خود به زندگی شخصی و اجتماعی هم نوعان خود میپردازد. «دوران معاصر را میتوان
دوران رمان خواند.» (محمودیان محمد رفیع: ١٣٨٢: ٥) از طرفی «خاصیت شهری و شهرنشینی رمان اقتضا
میکند که مسائل پیچیده و متنوعی در این گونه هنری مطرح شود چرا که رمان برای زندگی شهرنشینی به
وجود آمده است...» (مجابی جواد: ١٣٩٣) و ادبیات معاصر با پیشرفت تکنولوژی ارتباطات، دریچه ی
مناسبی برای نزدیکی اقوام و نژادهای مختلف بشری است. برای این نزدیکی وجود المان های مشترک بین
انسانها ضروری به نظر میرسد. آن چه تحت عنوان نماد مطرح میشود. البته نمادها در طول تاریخ بشر، با
اهداف دیگری از جمله فرار از سانسور هم به کار گرفته شده اند.
خلاصه ماشینی:
اين نماد در رمان هاي ديگر نويسنده هم به کرات به کار رفته است .
باد با مفهوم نمادين اش در بيش تر رمان هاي نويسنده ، به کار گرفته شده است ؛ اما در اين رمان ، بسامد ويژه اي دارد.
در اين رمان ، باد با نام هاي ثانويه اي چون : «ديو باد»، «باد آذرين »، «باد ديوانه »، «باد وحشي»، «باد وحشي توفنده »، «باد باختري»، «باد انتقام جوي ژاژ خاي»، «آتش باد»، «باد خزاني»، «باد بيهنگام »، «بادهاي يخ زا»، «باد جهان گرد ديوانه »، «باد جنوبي»، «بادهاي موسمي»، «باد بيدادگر»، «باد بيدادگر کوير»، «باد دشمن کار»، «باد مهرگان »، و واژة «باد» به تنهايي به کار رفته اند.
نمادگرايي در فصل نخست اين رمان ، بسيار گسترده است ؛ اما از فصل دوم ، نويسنده به بيان مستقيم انديشه هايش ميپردازد.
به علت بررسي مفهوم نمادين باد در رمان هاي پيشين نويسنده ، از ذکر جزييات آن ، خودداري کرده و تنها مواردي که در اين رمان آورده شده است را ذکر ميکنيم .
» (مجابي جواد، ١٣، ٤٨) در اين مورد، ابرها به پنبه هاي سفيد و صورتي و طلايي شبيه شده اند، و نويسنده کاربردي تصويري را در دستور کار خود قرار داده است نه جنبۀ نمادين را.
» (همان ، ٢٦٤) يکي ديگر از مهم ترين جلوه هاي نمادگرايي در اين رمان ، به «بيسران » و قضيۀ «گردنان » و «رخ ديس هاي» آنان مربوط ميشود.