چکیده:
گریماس(1917م) بر این عقیده است که در هر داستان شش موقعیت شامل فرستنده، گیرنده، فاعل، شیء ارزشی، نیروی بازدارنده و نیروی یاری دهنده و پنج وضعیت شامل وضعیت ابتدایی، نیروی تخریبگر، وضعیت میانی، نیروی سامان دهنده و وضعیت انتهایی وجود دارد. در منظومه «خسرونامه»، منسوب به عطار، که منظومهای غنایی و عاشقانه است، علاوه بر وجود موقعیتها و وضعیتهای گفته شده، با توجه به نقش شیء ارزشی(گلرخ)، که وقایع اصلی داستان به واسطه حضور او به وجود میآید، به جز روایت اصلی، خرده روایتهایی با پیرنگی جدا از پیرنگ اصلی شکل گرفته است؛ به طوری که تعدد شخصیتها باعث ایجاد اپیزودهای متعدد در داستان گردیده است و همین امر است که بر جذابیت این اثر میافزاید. بر همین اساس در این پژوهش بر آنایم تا با تکیه بر الگوی کنشگران گریماس به تحلیل ساختار پیرنگ و جایگاه شیء ارزشی در داستان «خسرونامه» بپردازیم. نتایج پژوهش حاضرکه به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای فراهم آمده است، نشان میدهد که وجود خرده روایتها و پیرنگهای نهفته در دل کلان روایت «خسرونامه» علاوه بر ایجاد الگوهای سازهای متعدد پیرنگ، باعث ایجاد تعلیق و اپیزودهای متنوع گردیده است.
خلاصه ماشینی:
ساختار خرده روايت ها در پيرنگ خسرونامه ؛ با تکيه بر الگوي کنشگران گريماش * تاريخ دريافت : ٩٨/٢/٣١ ندا نجفي تاريخ پذيرش: ٩٨/٦/٢٠ منوچهر اکبري ** چکيده گريماس (۱۹۱۷م ) بر اين عقيده است که در هر داستان شش موقعيت شامل فرسـتنده ، گيرنده ، فاعل ، شي ء ارزشي ، نيروي بازدارنده و نيروي ياري دهنده و پنج وضعيت شامل وضعيت ابتدايي ، نيروي تخريبگـر، وضـعيت ميـاني ، نيـروي سـامان دهنـده و وضـعيت انتهايي وجود دارد.
در منظومه «خسرونامه »، منسوب به عطار، که منظومـه اي غنـايي و عاشقانه است ، علاوه بر وجود موقعيت ها و وضعيت هاي گفته شـده ، بـا توجـه بـه نقـش شي ء ارزشي (گلرخ )، که وقايع اصلي داستان به واسطه حضور او به وجود مي آيد، به جـز روايت اصلي ، خرده روايت هايي با پيرنگي جدا از پيرنگ اصلي شـکل گرفتـه اسـت ؛ بـه طوري که تعدد شخصيت ها باعث ايجاد اپيزودهاي متعدد در داسـتان گرديـده اسـت و همين امر است که بر جذابيت اين اثر مي افزايد.
سؤالات اساسي اي که پيکره پژوهش حاضـر را تشـکيل مـي دهنـد اينگونه مطرح مي شوند: الف ) با تکيه بر الگوي کنشـگران گريمـاس ، جايگـاه کنشـگر و موقعيـت داسـتاني او چگونه در اين روايت قابل توجيه و تحليل است ؟ ب ) جايگاه کنشگر به خصوص کنشگر مفعول /شـي ء ارزشـي در ايـن روايـت ، چگونـه باعث ايجاد خرده روايت هايي در دل روايت اصلي شده است ؟ پيشينه پژوهش جست وجو در منابع و مراجع مختلـف از جملـه ؛ بخـش هـاي اسـنادي کتابخانـه هـا و سايت هاي معتبر علمي ، نشان دهنده پرداخته نشدن به پژوهشي مبني بر واکاوي ساختار و عناصر داستاني در «خسرونامه » است .