چکیده:
هدف این پژوهش مقایسه کارکردهای توجه و حل مساله در این دو اختلال است. پژوهش حاضر،
در چارچوب طرح علی مقایسهای، و بهصورت مقطعی و توصیفی انجام گرفت. کارکردهای شناختی -
تعداد 33 نفر فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، با تعداد 13 نفر از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی
نوع یک بستری در بیمارستان رازی تبریز، مورد مقایسه قرار گرفت. همه شرکتکنندگان در
پژوهش به آزمونهای ریون بزرگسالان، استروپ و برج هانوی پاسخ دادند. دادهها با استفاده از
روش تحلیل واریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش، حاکی از تفاوت
معنادار بین دو گروه، در کارکردهای توجه و عدم معناداری در حل مساله بود. با وجود شباهتهای
دو اختلال، مبتلایان در کارکردهای اجرایی متفاوت از یکدیگر عمل میکنند و اختلال دوقطبی نوع
یک و اختلال شخصیت مرزی دو اختلال مجزا از هم از نظر کارکردهای اجرایی است.
خلاصه ماشینی:
هم چنين ، يافته هاي عصب شناختي مغز، در دهه هاي اخير، کارکردهاي شناختي درگير در اختلالات رواني را مورد بررسي قرار داده است ؛ نتايج مطالعات ، حاکي از وجود نقايص کارکردي مشابهي در عملکرد 1- bipolar spectrum disorder 2- personality disorders 3- Nordha l& Nysaeter 4- instability of mood 5- Apfelbaum, Regalado, Herman, Teitelbaum & Gaglies 6- Hotchett & Gregory 7- Lopes & Fernandz 234 شناختي اختلال دوقطبي نوع يک و اختلال شخصيت مرزي است (آلپفلبام و همکاران ، .
1- Problem solving 2- Anderso &White 3- New York State office of Nental Health 4- National Institute for Health and Care Exellence (NICE) 5-Eme 235 با عطف به مطالب عنوان شده و با توجه به تداوم بررسي تشابهات و تفاوت هاي اختلال شخصيت مرزي در طيف اختلالات دوقطبي و و اين که بسياري از يافته ها به گردآوري جداگانه اطلاعات از دو اختلال پرداخته و کمتر پژوهشي به مقايسه تفاوت کارکردهاي شناختي اين دو اختلال پرداخته است ؛ پژوهش حاضر به بررسي تفاوت کارکردهاي شناختي اختلال دوقطبي نوع يک و اختلال شخصيت مرزي پرداخته است .
اين پژوهش از نوع علي - مقايسه اي بوده و جامعه مورد بررسي عبارت از مبتلايان به اختلال دوقطبي نوع يک و اختلال شخصيت مرزي بستري در بيمارستان رازي تبريز، طي سال ١٣٩٥ و روش نمونه گيري به صورت تصادفي هدفمند بود.
239 هم چنين پژوهش ها حاکي از نقص عملکرد حل مساله در مبتلايان به اختلال دوقطبي و اختلال شخصيت مرزي در مقايسه با افراد غيرمبتلا بود (ميگواليز- پان ، ٢٠١٤ و داوسون و همکاران ، ٢٠١٤).