چکیده:
یکی از مطالب بسیار بحثانگیز و شبهه افکن در ذهن کسانی که در مسیر معرفت به آیات قرآن و روشنگری و تبیین آنها برای مخاطبان گام برمیدارند، ماهیّت آیات متشابه و تفاوت اساسی آنها با آیات محکم و فراهم کردن زمینۀ تأویلپذیری، تکثّر و چندمعنایی و گاه انحراف و کژفهمی کسانی است که خلوص قلبی را به دست نیاوردهاند. ژرفاندیشی در آیات قرآن، دو علّت اساسی فلسفۀ آیات متشابه را یعنی زبان بلاغی قرآن از یکسو و نمادینبودن آن در طرح برخی موضوعات تبیینمیکند که هر دو با موضوع هرمنوتیک چه به شیوۀ سنّتی و چه مدرن خصوصاً در تفاسیر عرفانی ارتباط دارد. یکی از تفسیرهای برجستۀ عرفانی، کشفالاسرار ابوالفضل میبدی (قرن ششم) است که در نوبۀ سوم به تأویل آیات قرآن با زبانی ادبی و عرفانی میپردازد. مهمترین پرسش این پژوهش این است که آیا تحلیل آیات متشابه مهم در تفسیر عرفانی کشفالاسرار که با زبان تأویلپذیر رمزی و با زیباییهای بلاغی بیانشده است؛ از منظر هرمنوتیک سنّتی یا مدرن امکانپذیر است؟ روش تحقیق، تحلیل محتوا میباشد. تحلیل آیات متشابه در این تفسیر مبتنی بر رویکردی هرمنوتیکی درخور واکاوی است؛ ازاینرو ابتدا به موضوع تأویل و معانی متفاوت آن در قرآن و همسویی آن با انواع هرمنوتیک خواهیم پرداخت و پس از آن به طرح جزئیات این بحث یعنی تقسیمبندی آیات متشابه به لحاظ لفظی و معنایی، محکم و متشابه در پیوند با توحید افعالی، در وجود انسان و در عالم تکوین و نظرات مفسّرین در این زمینه مبادرت خواهیم ورزید.
One of the very argumentative and doubt-creating issues in the minds of those who advance in the direction of the cognition of Qur’anic ayahs and their explication for the readership, is the nature of mutashabih ayahs and their basic difference with muhkam ayahs, which might otherwise set the ground for the interpretability, plurality, polysemy and sometimes the misunderstanding of those addressees whose have not reached the purity of heart. Pondering over the Qur’anic ayahs explicates two basic philosophies of mutashabih ayahs: on the one hand the rhetorical language of the Qur’an and its being symbolic in bringing up some topics, both of which, on the other hand, having to do with hermeneutics whether in its traditional or modern form especially in mystical interpretations. One of the notable mystical interpretations, is Abulfazl Meybodi's (6th century AH) Kashf al-Asrar that in the third turn addresses the interpretation Qur’anic ayahs using a literary and mystical language. The present study's major question concerns the possibility to analyze, from the perspective of traditional or modern hermeneutics, important mutashabih ayahs in the mystical interpretation of Kashf al-Asrar expressed using an interpretable secret language and with rhetorical beauties. The research method used is content analysis. Analyzing mutashabih ayahs in Meybodi's interpretation taking a hermeneutic approach is worth investigation. Therefore, we will first focus on hermeneutics and its varying meanings in the Qur’an as well as its alignment with types of hermeneutic and then we will address the classification of mutashabih ayahs in terms of form and meaning, muhkam and mutashabih ayahs in connection with unity of acts, in the being of humans, and in the world of creation and exegetes' ideas in this regard.
خلاصه ماشینی:
مهم ترین پرسش این پژوهش این است که آیا تحلیل آیات متشابه مهم در تفسیر عرفانی کشف الاسرار که با زبان تأویل پذیر رمزی و با زیباییهای بلاغی بیان شده است ؛ از منظر هرمنوتیک سنّتی یا مدرن امکان پذیر است ؟ روش تحقیق ، تحلیل محتوا می باشد.
مهم ترین پرسش این پژوهش این است که آیا تحلیل آیات متشابه مهم در تفسیر عرفانی کشف الاسرار (نوبۀ سوم ) که با زبان تأویل پذیر رمزی و با زیباییهای بلاغی بیان شده است ؛ از منظر هرمنوتیک سّنتی یا مدرن امکان پذیر است ؟ ١-٢-پیشینه و ضرورت تحقیق در مورد هرمنوتیک و تأویل مقالۀ «هرمنوتیک و تأویل از نگاه علامه طباطبایی و مارتین هایدگر» به دیدگاه مشابه این دو نفر که کاملاً بدیع است ، می پردازد و اینکه پس از دیدگاه سّنتی که غالباً به عنوان تفسیر باطنی در نظر گرفته می شد؛ با دیدگاه فلسفی هرمنوتیک جدید، هرمنوتیک علمِ هرگونه فهم زبانی، مبنای روش شناختی علوم انسانی و به معنای پدیدارشناسی، معنی شد (بیدهندی ،١٣٨٥: ٧٣).
از این رو در تفسیر قرآن هیچگاه تأویل بدون پشتوانۀ فهم های صحیح معرفتی که از سوی آفرینندٔە کلام الهی نازل شده است ، امکان پذیر نیست و از این جهت با هرمنوتیک سّنتی که نیت مؤلف را نیز محترم میشمارد؛ همسویی دیده میشود و از سوی دیگر تأویل متشابهات به اقتضای گذر زمان و طرح نیازها و پرسش های جدید، مطلق انگاری هرمنوتیک سّنتی را رهاکرده به حوزٔە هرمنوتیک مدرن گام مینهد که امکان دریافت های متنوّع و متعدّد از متن را برای مخاطبان باور دارد.