چکیده:
تنها اثر منثور عطّار (537؟- 627؟ق.) کتاب تذکرة الاولیا در شرح حال هفتاد و دو تن از عارفان و مشایخ صوفیه است. پس از عطّار، نویسندهای ناشناس قسمتهایی بدین کتاب افزوده است که پُرمایگیِ بخش اصلی را ندارد. ادیبان و منتقدان ادبی، مطابق با سلیقۀ خود و به کمک شمّ زبانی، بدین مسأله پی بردهاند؛ امّا نگارندگان مقالۀ حاضر، با استفاده از یکی از روشهای تجزیه و تحلیل آماری موسوم به کیوسام که یکی از روشهای سبکسنجی و تحلیل متون زبانی است، در راستای اثبات علمی این قضیه، کارآیی شیوۀ مذکور را در باب مسألۀ تشخیصِ مؤلّف در متون فارسی محک زدهاند. درواقع، هدف از این پژوهش آن بوده است که با اِعمال روش کیوسام یا جمع تصاعدی، متن دو بخش اصلی و افزودۀ تذکرة الاولیا را با یکدیگر مقایسه کرده، این فرضیه را به اثبات برساند که مؤلّفِ زندگینامههایی که پس از شرح حال حسینبن منصور حلّاج در کتاب عطّار آمده، عطّار نیست.
The only work of Attar's prose (537 - 627 AH) is the book of Tazkerat al-Awali in the current description of seventy-two mystics and Sufi sheikhs and their disputes . After Attar, anonymous authors have added parts to the book that do not cover the main part. Some non-intellectuals and critics, with the help of their own language, have found this to be the case. The above method has been tested in the Persian text on the author's diagnosis. In fact, the purpose of this study was to compare the text of Q sum's method or the exponential sum, comparing the text of the two main sections and comparing the above-mentioned memoirs with each other, to prove the hypothesis that the author of the biographies of Hussein Ibn Attar Mansour Halaj in his book.
خلاصه ماشینی:
ش، صص 113-132 بررسی سبک شخصی دو بخش اصلی و افزودۀ تذکرة الاولیای عطّار براساس روش تحلیل آماری کیوسام احمدرضا نظری چروده 1 استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی آستارا - آستارا، ایران شهریار مشکین دایم هشی دانشآموختۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه خوارزمی تاریخ دریافت: 8/8/1398 تاریخ پذیرش: 11/3/1399 چکیده تنها اثر منثور عطّار (537؟- 627؟ق.
ادیبان و منتقدان ادبی، مطابق با سلیقۀ خود و به کمک شمّ زبانی، بدین مسأله پی بردهاند؛ امّا نگارندگان مقالۀ حاضر، با استفاده از یکی از روشهای تجزیه و تحلیل آماری موسوم به کیوسام که یکی از روشهای سبکسنجی و تحلیل متون زبانی است، در راستای اثبات علمی این قضیه، کارآیی شیوۀ مذکور را در باب مسألۀ تشخیصِ مؤلّف در متون فارسی محک زدهاند.
درواقع، هدف از این پژوهش آن بوده است که با اِعمال روش کیوسام یا جمع تصاعدی، متن دو بخش اصلی و افزودۀ تذکرة الاولیا را با یکدیگر مقایسه کرده، این فرضیه را به اثبات برساند که مؤلّفِ زندگینامههایی که پس از شرح حال حسینبن منصور حلّاج در کتاب عطّار آمده، عطّار نیست.
2. امیر محمّدیان در پایاننامهاش به راهنمایی اعظم استاجی، به معرّفی یکی از رویکردهای مطرح آماری موسوم به تحلیل کیوسام پرداخته و با اعمال آن بر پارهای از متون فارسی، کارآیی شیوۀ مزبور را در این زبان بررسی نموده است.
در این مقاله ضمن بررسی مناسبات بینامتنی تذکرة الاولیا با مآخذ آن، صورتهای مختلف این مناسبات با ذکر نمونههایی تحلیل و پس از تبیین شیوۀ عطّار در استفاده از متون پیشین، به تفاوتهایی که از نظر مناسبات بینامتنی میان بخش اوّل با بخش الحاقی تذکرة الاولیا وجود دارد، پرداخته شده است.