چکیده:
ادیب پیشاوری یکی از برجستهترین شعرای سنتگرای دوره معاصر است که در افغانستان و ایران، در محضر بزرگان روزگار خود به کسب علم پرداخت و بر بسیاری از علوم زمان تبحر یافت. از ادیب، آثار گوناگونی به نظم و نثر بر جای مانده است که معروفترین آنها دیوان فارسی- عربی و «قیصرنامه» است. قیصرنامه منظومهای است حماسی که ادیب آن را به تاثیر از شاهنامۀ فردوسی، در ستایش قیصر آلمان، ویلهلم، سروده است. از آنجا که ادیب شاعری سنتگرا بوده، انعکاس سنتهای حماسی در قیصرنامه، فراوان به چشم میخورد.
سنّت، بازتاب فرهنگی تجربهها، دستاوردها و بینشهای نیاکان است که از نسلی به نسل دیگر سپرده میشود و هر مولفی نه با یاری ذهن خود، بلکه با تکیه بر آن است که دست به آفرینش میزند. پژوهش حاضر قیصرنامه ادیب را با شش عنصر اصلی سنت حماسی یعنی انگیزه، قهرمان، ساختار، زبان، کاربرد اساطیر و بافت روایی بررسی نموده است.
نتیجۀ بررسیها نشان میدهد که انگیزه ادیب از این حماسهسرایی، ملی نبوده و بیشتر به خاطر نفرت و انتقامجویی از استعمار انگلیس این منظومه را سروده است. او در زمینۀ کاربرد اساطیر و توصیف برخی از ویژگیهای قهرمان در قالب سنت حماسهسرایی دست به آفرینش زده است. هرچند ادیب در کاربرد زبان، به سنت وفادار مانده، اما هنگام گزینش واژگان، به بافت کلام و محتوای داستان توجهی ندارد. در زمینۀ ساختار حماسی و بافت روایی نیز باید گفت قیصرنامه بافت و ساختار روایی ندارد و ادیب پیشاوری به این مساله اصلا توجه نکرده است.
Adib Peshawari is one of the most prominent traditionalist poets of the contemporary era who educated in Afghanistan and Iran under the great masters of the time. He left behind various literary works in poetry and prose the most famous of which are the Persian-Arabic Divan and the Gheysarnameh. Gheysarnameh is a collection of epic poems influenced by Ferdowsi's Shahnameh in praise of the German Gheysar. In the world of literature, this epic is considered more related to literary traditions than the works of other epic writers. It is one of the most famous epics of the Constitutional Revolution period. In this study, the book is examined in terms of six main elements of the epic tradition including motivation, hero, structure, language, mythology and narrative context. The results show that the Adib’s motive was not nationalistic, and he wrote those poems because of the hatred and a sense of revenge for the British colonialism. He has used mythologies and described some of the characteristics of his hero in the format of epic traditions. Regarding the language, Adib is loyal to the language traditions, but, when choosing vocabulary, he does not pay attention to the textual content of the story. Moreover, there is no narrative structure in Gheysar Nameh, nor has the author paid attention to it at all.
خلاصه ماشینی:
این اثر که نام حماسه بر خود دارد و در دورۀ برخورد سنت با نوگرایی و بـه قلم یکی از سنت گراترین شاعران این دوران سروده شده اسـت ، از دیـدگاه سـنت هـای حماسه سرایی در ایران ، قابل بررسی است تا مشخص شـود کـه شـاعر در ایـن منظومـه چقدر به سنت های ادبی وفادار مانده و چه نوآوریهایی داشته است .
نرگس بیاتی نیز در بخشی از پایان نامۀ دورۀ کارشناسی ارشـد خـود بـا عنـوان «حماسه سرایی در عصر قاجار با تکیه بـر حماسـه هـای تـاریخی» (١٣٩٤) ، بـه معرفـی قیصرنامه و توصیف ویژگیهای زبانی آن پرداخته است ، ولی تاکنون کسـی سـنت هـای حماسه سرایی را به طور کامل و جامع در این اثر بررسی نکرده است .
در کل ، میتوان گفت هرچند ادیب پیشاوری شاعر بسیار بزرگی اسـت و ماننـد حماسه سرایان پس از شاهنامه ٥ به سنت حماسه سرایی وفادار مانده ، و شعر او بـه لحـاظ استحکام و استواری ٦ و نوع تصاویر و دایره لغات و در کل در محور افقی کـلام بسـیار شایان توجه است ، ولی به عنوان یک اثر حماسی همانند بیشتر حماسـه سـرایان پـس از فردوسی در نمای کلی و خصوصا در ساختار حماسه توفیقی کسـب نکـرده و نـوآوری نداشته است .