چکیده:
دوران شیخ مفید یکی از مهمترین دورانهای فقه شیعه است، چرا که نقشی
تعیین کننده در شکل گیری چارچوبهای فقهی و ساختارهای اجتهاد داشته است. از این رو
بررسی این دوره و کشف فرایند نضج و رشد اجتهاد امری مهم است. در این نوشتار ابتدا به
بررسی شرایط جامعۀ شیعی در عصر شیخ مفید و مکتبهای علمی رایج در آن دوره
میپردازیم. سپس به مرور آثار مهم علمی آن عصر میپردازیم که ضمن بیان وضع جامعه
علمی» از بسترها و امکانهای تداوم یا تغییر وضع نیز خبر خواهد داد. در این میان شیخ مفید
با استفاده از امکانهای موجود طرحی نو را برای تکامل علمی شیعه مطرح کرد. روش او
متکی به عقل بود. وی پایههای اجتهاد را بیدان نهاده و در این مسیر به نصوص توجهی
خاص داشت. افزون بر این، جهت گیری او بر پاسخگویی علمی به نیازهای جامعسه و
حرکت به سوی حکومت دینی بود.
خلاصه ماشینی:
با این همه جریانی اجتهادگرا نیز در میان شیعه به رهبری ابن جنید اسـکافی (م ٢٩٠ق ) اوج گرفته بود که از تمسک به قیاس و ظن ، برای رسیدن به فتوا پرهیز نداشـت ؛ البتـه ایـن رویه با مخالفت هایی در بین عالمان شیعه مواجه بود؛ چـون نصـوص معتبـری در رد قیـاس وجود داشت که اعتبار رویۀ ابن جنید را دچار خدشه میکرد.
1 شیخ مفید، نقدهای جدی بر استادش ابن جنید دارد؛ با این همه از جایگاه مهم وی نیز آگاه است و از همین رو احترام او را بر خود واجب میداند.
برای بیان روش شناسی شیخ مفید، نخستین نکته مهـم آن است که بدانیم شیخ مفید بخش های مختلف کتاب خود را به نحـوی تنظـیم مـیکنـد کـه نزدیکی بسیاری با کتاب های روایی رایج دارد.
نکات روشی شیخ مفید را میتوان در چند مورد ذیل دسته بندی کرد: یکم ، اجتهاد گرایی پیش از شیخ مفید، برخی عالمان شیعی همچون شیخ صدوق در المقنع و الهدایۀ کوشـیده بودند تا حدودی از تصریح به نص فاصله بگیرند و در محدودة نصوص دینی به اظهـار نظـر بپردازند؛ ولی این رویه به کمال نرسید.
با آنکه اصل این کتاب به دست ما نرسیده است ؛ ولی همین مقداری که به وسیله کراجکی شاگرد شیخ مفید، نقل شده است ، گویای تلاش او برای انضباط بخشی به عقل و سایر اجزاء در فرایند استخراج احکام از منابع دینی است .