چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه عدالت آموزشی با فرسودگی تحصیلی در دانشجویان بوده است. روش پژوهش ترکیبی (کمی و کیفی) است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه مازندران به تعداد 10747 نفر است که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای و طبقهای متناسب و بر اساس فرمول کوکران تعداد 383 نفر (241 نفر دختر و 142 نفر پسر) بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه عدالت آموزشی گل پرور (1389) و فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (1997) بود؛ که هر دو پرسشنامه از روایی مطلوبی برخوردار هستند. ضریب آلفای کرونباخ محاسبهشده برای کل پرسشنامه عدالت آموزشی 75/0 و برای 73/0 به دست آمد. دادهها در بخش کیفی از 35 نفر به روش هدفمند از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمعآوری شد. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات نیز از آزمونهای (ضریب همبستگی پیرسون، تیمستقل، انوا یکراهه و رگرسیون) استفادهشده است. نتایج پژوهش، نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین عدالت آموزشی و فرسودگی تحصیلی وجود دارد. بین دانشجویان دختر و پسر ازنظر ادراک عدالت آموزشی و سطح فرسودگی تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشد. بین دانشکدههای منتخب ازلحاظ فرسودگی تفاوتی مشاهده نشد، ولی ازلحاظ عدالت آموزشی بین دانشکدههای علوم انسانی و اجتماعی، هنر معماری و فنی و مهندسی تفاوت معناداری وجود دارد. بهعلاوه نتایج نشان داد که بهبود عدالت آموزشی موجب کاهش فرسودگی تحصیلی در بعد بیعلاقگی تحصیلی میگردد؛ بنابراین بر اساس نتایج بهدستآمده ضرورت ایجاد فرصتهای عادلانه آموزشی از سوی دانشگاهها بهویژه اساتید باید موردتوجه قرار گیرد؛ زیرا ایجاد برابری آموزشی، میتواند علاقه و فرسودگی تحصیلی دانشجویان را تحت تأثیر قرار دهد و به موفقیت تحصیلی آنها کمک نماید.
This study investigated the relation educational justice and academic burnout in students. Research method is of an Explanatory mixed. The study population included of Mazandaran University in the academic. Using cluster and categorical random sampling Based on the Cochran formula of of 383 patients (241 females and 142 males) were selected as the statistical sample. Research tools consisted of Questionnaires educational justice Golparvar (2010) and academic burnout Berso’s (1997). Both of which questionnaires are valid and reliable. In the qualitative section data from 35 people to purposefully through semi-structured interviews were collected. For analyzing the data, descriptive statistics and inferential statistical tests (Pearson correlation coefficient, t-test, ANOVA and regression) is used. The results showed a positive and significant relationship between educational justice and is academic burnout. Between male and female students perceived Educational Justice and academic burnout level was no significant difference. No difference was observed between the faculties based on academic burnout, but in terms of educational justice the Faculty of Humanities and Social Sciences, art and architecture and Technology & Engineering there is a significant difference. The results showed that improving educational justice reduce academic burnout in component is academic apathy.
خلاصه ماشینی:
به علاوه نتايج نشان داد که بهبود عدالت آموزشي موجب کاهش فرسودگي تحصيلي در بعد بيعلاقگي تحصيلي ميگردد؛ بنابراين بر اساس نتايج به دست آمده ضرورت ايجاد فرصت هاي عادلانه آموزشي از سوي دانشگاه ها به ويژه اساتيد بايد موردتوجه قرار گيرد؛ زيرا ايجاد برابري آموزشي، ميتواند علاقه و فرسودگي تحصيلي دانشجويان را تحت تأثير قرار دهد و به موفقيت تحصيلي آن ها کمک نمايد.
دلايل مختلفي وجود دارد که باعث شده فرسودگي تحصيلي از عرصه هاي مهم پژوهش هايي به شمار آيد از آن جمله ميتوان به تأثير فرسودگي بر عملکرد تحصيلي، تعهد دانشجويان به انجام امور آموزشي در دانشکده ، علاقه به ادامه تحصيل و مشارکت علمي پس از فراغت از تحصيل اشاره کرد (نيومن ؛ فينالي - نيومن و ريچل ٤، ٢٠١٠).
براي مثال ، ديبايي صابر و ميرعرب (١٣٩٨) در پژوهش خود نشان دادند که بين عدالت آموزشي ادراکشده دانشجويان با عملکرد تحصيلي شان رابطه معنادار وجود دارد.
محمدي و همکاران (١٣٩٥) در پژوهش خود نشان دادند که بين فرسودگي تحصيلي و عدالت آموزشي در دانشجويان رابطه وجود دارد.
Capri, Ozkendir, Ozkurt, & Karakus 7.
نتايج تحليل واريانس يک راهه براي مقايسه دانشجويان دانشکده ها ازلحاظ فرسودگي تحصيلي (رجوع شود به تصویر صفحه) همان گونه که در جدول ٩ مشاهده ميشود، نتايج تحليل واريانس يک راهه بيانگر آن است که تفاوت معناداري بين ميانگين فرسودگي تحصيلي در دانشکده هاي مذکور وجود ندارد (٠٣٩٥ فرضيه ٦- عدالت آموزشي ميتواند هر يک از ابعاد فرسودگي تحصيلي (خستگي هيجاني تحصيلي، بيعلاقگي تحصيلي و ناکارآمدي تحصيلي) را پيش بيني کند.