چکیده:
اهداف: رفتارهای پرخطر در هر جامعه از موارد جدی تهدیدکننده سلامت است که احتمال نتایج مخرب جسمی، روانشناختی و اجتماعی را برای فرد افزایش میدهد. رفتارهای پرخطر شامل مجموعهای از رفتارهای مختلف مانند مصرف دخانیات، موادمخدر، الکل و یا رفتارهای مخرب است که میتواند سلامت و رفاه نوجوانان را به خطر بیندازد و مانع موفقیتها و رشد آتی آنها شود. امروزه شیوع رفتارهای پرخطر در نوجوانان به یکی از مهمترین نگرانیهای جامعه تبدیل شده و علیرغم فعالیتهای صورتگرفته در طول سالیان اخیر، شاهد رشد تصاعدی بوده است. یکی از این گروهها نوجوانان پسر بدسرپرست و بیسرپرستی هستند که طی دوران سکونت در مراکز شبانهروزی بهزیستی با مشکلات روانی و اجتماعی مختلفی روبهرو میشوند که مقابله با آنها مهارتهای خاصی را طلب میکند. فقدان این مهارتها عامل اساسی ناسازگاری برای نوجوانانی است که در این مراکز و به دور از محیط خانواده زندگی میکنند؛ بنابراین این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش گروهی کفایت اجتماعی بر وضعیت گرایش به رفتارهای پرخطر نوجوانان پسر ساکن مراکز شبانهروزی بهزیستی انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را تمام نوجوانان ۱۸-۱۲ساله ساکن مراکز شبانهروزی بهزیستی پسرانه شهر سبزوار و مرکز گلستان علی (فکور) مشهد تشکیل دادند. ۳۰ نفر از نوجوانان ۱۸-۱۲ ساله با روش نمونهگیری دردسترس از مراکز شبانهروزی پسرانه شهر سبزوار و مشهد، انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل ۱۵نفره جایگزین شدند. گروه آزمایش در ۱۲ جلسه۶۰ دقیقهای در برنامه آموزش کفایت اجتماعی و گروه کنترل طی دو جلسه هشتساعته در کارگاه کمکهای اولیه شرکت کردند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (Iranian Adolescents Risk-Taking Scale) و چکلیست جمعیتشناختی محققساخته استفاده شد. اطلاعات بهدستآمده از پرسشنامه قبل و بعد از مداخله با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANOVA) و نسخه ۲۲ نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین نمره در گروه آزمایش از ۱۰۰/۹۳ به ۸۱/۸۶ کاهش پیدا کرد و نتایج آزمون تی نشان داد که بین میانگین قبل و بعد از مداخله تفاوت معنیداری وجود دارد. ۰/۰۱۰=P-ح t= ۲/۹۷ نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد بین میانگین نمرات پسآزمون گرایش به رفتارهای پرخطر در گروه آزمایشی و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد ۰/۰۰۱>P-حF=۲۴/۰۸. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که بین میانگین نمرات پسآزمون خردهمقیاسهای گرایش به رانندگی خطرناک، خشونت، مصرف سیگار، مصرف موادمخدر، مصرف الکل، رابطه و رفتار جنسی و گرایش به جنس مخالف، رفتارهای پرخطر در گروههای آزمایش و کنترل تفاوت آماری معناداری وجود دارد (۰/۰۰۱>P) بر اساس مجذور اتا میتوان بیان کرد که حدود ۴۷/۱ درصد تغییرات گرایش به رفتارهای پرخطر به علت مشارکت آزمودنیها در برنامه آموزشی کفایت اجتماعی بوده است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت آموزش کفایت اجتماعی در کاهش گرایش به رفتارهای پرخطر نوجوانان پسر ساکن مراکز شبانهروزی تأثیر مثبت داشته است.
نتیجهگیری: نوجوانان پسر بیسرپرست و بدسرپرست در طول دوران زندگیشان در مراکز شبانهروزی دچار تنیدگی و تنشهای بسیاری میشوند. متأسفانه آنها جایگاه اجتماعی منفی را تجربه میکنند که کسب موفقیت را برای آنان دشوار و به آرزوی همیشگی تبدیل میکند. آموزش کفایت اجتماعی موجب ارتقاء مهارتها، افزایش ظرفیت برای انطباق نوجوانان با موقعیتهای مختلف و برخورد آنان با مشکلات میشود؛ بنابراین توصیه میشود برای ارائه آموزش برنامه کفایت اجتماعی برای نوجوانان پسر ساکن مراکز شبانهروزی برنامهریزی انجام شود تا شاهد افزایش مؤثر مهارتهای چهارگانه کفایت اجتماعی و درنهایت کاهش گرایش به رفتارهای پرخطر در آنان باشیم.
Objective: High-risk behaviors are seriously threatening health and wellbeing, and increasing the likelihood of physical, psychological, and social consequences. High-risk behaviors, such as tobacco use, drug abuse, alcohol use, or malicious behaviors can endanger the health and wellbeing of adolescents and hinder their success and future growth. Today, the prevalence of high-risk behaviors among adolescents has become one of the most important concerns in society and despite the provisions made in recent years, its rate has increased. One of the vulnerable groups is orphaned/abandoned adolescents who face various social and psychological problems during their stay in welfare bearding centers that requires special skills to deal with. This study aimed to investigate the effect of social competence training on the tendency towards high-risk behaviors in male adolescents living in welfare boarding centers.
Materials & Methods: This is a quasi-experimental study with a pre-test-post-test design. The study population included all male adolescents aged 12-18 years living in welfare boarding centers located in Sabzevar and Mashhad cities in Iran. For sampling, 15 adolescents were selected from a boarding center in Sabzevar City by census method and assigned to the experimental group, and 15 from a boarding center in Mashhad City selected randomly and assigned as controls. The experimental group received social competence training program in twelve 60-min sessions, while the control group received only two 8-hour first aid training. Iranian Adolescents Risk-Taking Scale (IARS) and a demographic form were used to collect data before and after the intervention. The collected data were analyzed by Multivariate Covariance Analysis (MANOVA) in SPSS V. 22.
Results: The mean IARS scores in the experimental group decreased from 93.9 to 86.81 after the intervention, and the t test results indicated a significant difference between the mean scores before and after the intervention (t=2.97, P=0.010). The MANCOVA results revealed a significant difference between the mean overall score of IARS (F=24.08, P
Conclusion: The social competence training program could improve the skills and adaptive capacity of orphaned/abandoned adolescents in different situations to deal with their problems. Therefore, it is recommended that social competence training programs be provided for male adolescents living in boarding schools to effectively increase their four social competence skills and ultimately reduce their tendency to engage in high-risk behaviors.