چکیده:
در جهان کسبوکارهای خانوادگی سهم قابلتوجهی در زمینه اشتغال و تولید اقتصادی داشته و در مناطق روستایی، کودکان درصد قابلتوجهی از نیروی کار کشاورزی و خانگی را تشکیل میدهند. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تجربیات کودکان روستایی از کار، انجامشده است. این پژوهش از نظر ماهیت، از نوع پژوهشهای کمّی و از بُعد روش، از روش توصیفی- تحلیلی بهره برده است. ابزار اصلی این پژوهش پرسشنامه میباشد که میزان پایایی پرسشنامهها با استفاده از روش آلفای کرونباخ (0.881) مورد بررسی قرار گرفته است. بهمنظور تحلیل دادههای حاصل از پرسشنامهها نیز از نرمافزار spss استفادهشده است. نتایج نشان داد عواملی چون دلیل کار، نوع کار، تعداد روزها و ساعت کار و سن کودکان، بر تجربه کاری آنها تأثیرگذار میباشد. این تأثیر با توجه به ماهیت کار کودکان در نواحی روستایی و تناسب نوع، ساعات و روزهای کار با سن کودکان روستایی، بهگونهای است که سبب بهبود سلامت جسمی، روحی- روانی و آموزشی کودکان روستایی موردمطالعه شده است. بر این اساس این کودکان نگرش، دیدگاه، احساس و تجربه مثبتی نسبت به کار دارند و کار را عاملی در جهت مهارتآموزی و ارتقای تواناییهای خود میدانند.
Family businesses around the world have a significant share of employment and economic output, and in rural areas, children make up a significant percentage of the agricultural and domestic labor force. Therefore, the present study aimed at reviewing experiences of rural children from work. In terms of nature, the research is quantitative, and in terms of method, it is descriptive-analytical. The main tool of this research is questionnaire which the reliability of questionnaires was evaluated by Cronbach's alpha method (0.881). SPSS software was used for data analysis. The results of this study indicate that factors such as the reason of work, type of work, number of days and hours of work and the age of children, affect their work experience. And this impact, given the nature of child labor in rural areas and the proportion of type, hours and days of work with rural child age, has been studied to improve the physical, mental, and educational health of rural children. Therefore, these children have a positive attitude, feeling and experience towards work and consider working as a factor to improve their skills and abilities.
خلاصه ماشینی:
اما باتوجه به نتایج حاصل از بررسی اولیه جامعه موردمطالعه (ارزیابی سریع روستایی)، که بیانگر آن است که در منطقه موردمطالعه کودکان ٥ تا ٨ سال اغلب به انجام فعالیت های که بر اساس تعریف یونیسف کار کودک به شمار میآید نمیپردازند و والدین آنان نیز از آنها انتظار کمک در کسب وکارهای خانوادگی ندارند، پس جامعه آماری این پژوهش را کودکان ٩ تا ١٨ ساله ساکن در نواحی روستایی شهرستان کاشمر تشکیل میدهند.
نتایج این آزمون با توجه به مقدار سطح معناداری (٠,٠٠٠) که کوچک تر از ٠,٠٥ میباشد، بیانگر آن است که تفاوت تجربه کودکان نسبت به کار در دو بعد مثبت و منفی و نیز در هر یک از ابعاد سلامت جسمی، روحی و آموزشی، معنادار میباشد.
همچنین مثبت بودن مقدار حداقل و حداکثر در تمام شاخص های موردمطالعه بیانگر آن است که میانگین جامعه در سه شاخص سلامت اجتماعی، روحی- روانی و آموزشی بیشتر از مقدار آزمون میباشد (جدول ٨)، که این مسئله بیانگر آن است که به طورکلی کودکان روستایی نگرش، دیدگاه، احساس و تجربه مثبتی نسبت به کار دارند.
نتایج این آزمون بیانگر آن است که میان تجربه کاری کودکان روستایی که به علت علاقه به مهارتآموزی و گذران اوقات فراغت کار میکنند با تجربه کاری کودکانی که دلیل کار آنها کمک به والدین ، فقر و نیاز مالی و اجبار والدین میباشد تفاوت وجود دارد.