چکیده:
در حکمت متعالیه صدرالمتالهین اصول هستیشناسانه و انسانشناسانه متعددی به طور غیرمستقیم به تبیین مبانی دخیل در اندیشه مهدویت میپردازد. این مقاله به روش تحلیل و تبیین عقلی، مبانی چندگانه مهدویت را از منظر حکمت متعالیه صدرالمتالهین بازخوانی کرده است. استخراج اصول مرتبط موجود در حکمت متعالیه نشان میدهد مسائلی مانند وحدت حقیقت و تفاوت مرائی، وساطت فیض، انسان کامل، علم و احاطه نفس کامل بر جهان، غایتشناسی هستی، نقش و تاثیرات دعا، جامعه آرمانی و... در حقیقت توصیف عقلانی مبانی اندیشه کلامی مهدویت است. براساس این تحقیق، نظر به بنیادهای معرفتی و حکمی موجود در آثار صدرالمتالهین، اندیشه مهدویت نه تنها از زاویه کلامی بلکه از زاویه فلسفی نیز قابل دفاع است. حکمت متعالیه با توجه به اصول مبنایی خویش یعنی اصالت وجود، وحدت وجود، کثرت مظاهر و مرائی و حرکت جوهری میتواند بنیادهای اندیشه موعود را به گونهای پیریزی کند که جامع مصداق موعود همه ادیان باشد. تبیین فلسفی _ حکمی این تئوری میتواند در جهت ارائه فرامذهبی موعودگرایی با شاخصههای پرشور مهدوی قرار گیرد. آمادگی همیشگی برای دفاع از انسان کامل، امید و آرزوی قرار گرفتن در کنار انسان کامل، مثبت دیدن فرآیند کلی حرکت جهان، مراقبت از اعمال، احساس خلا، تنهایی و پوچی نکردن و تلطیف روح با جانمایه عشقورزی به انسان کامل در کنار سایر تبعات مثبت اندیشه مهدویت میتواند همه انسانهای حر و حکیم را در معرض روایح اندیشه موعود به شکل مهدوی آن قرار دهد.
The transcendent wisdom of Sadr al-Mutalahin indirectly explains several ontological and anthropological principles, including the principles involved in the thought of Mahdaviyat. This article has re-read the multiple principles of Mahdaviyat from the perspective of the transcendent wisdom of Sadr al-Mutalahin by means of rational analysis and explanation.
The principles of transcendent wisdom such as the unity of truth, the mediation of grace, the perfect man, knowledge and the complete encirclement of the soul over the world, the teleology of existence, the role and effects of prayer, the ideal society, etc. are in fact rational descriptions of the foundations of Mahdaviyat. According to the epistemological and theological principles in the works of Sadr al-Mutallahin, the idea of Mahdaviyat can be defended not only from a theological point of view but also from a philosophical point of view. Philosophical-theological explanation of this theory can be used to present trans-religious Promisedness in the form of Mahdaviyat. Readiness to defend the perfect man, hope and desire to be with the perfect man, seeing the positive world, taking care of things, feeling useless and calming the soul with love for the perfect man, along with other positive consequences of the idea of Mahdaviyat can be all human beings To prepare free people to accept the idea of Mahdaviyat.
خلاصه ماشینی:
استخراج اصول مرتبط موجود در حکمت متعالیه نشان میدهد مسائلی مانند وحدت حقیقت و تفاوت مرائی، وساطت فیض، انسان کامل، علم و احاطه نفس کامل بر جهان، غایتشناسی هستی، نقش و تاثیرات دعا، جامعه آرمانی و...
براساس این تحقیق، نظر به بنیادهای معرفتی و حکمی موجود در آثار صدرالمتألهین، اندیشه مهدویت نه تنها از زاویه کلامی بلکه از زاویه فلسفی نیز قابل دفاع است.
اگرچه میتوان اندیشه مهدویت را از زوایای گوناگونی مانند مهدویت از نظرگاه عرفان که تاکنون مورد توجه واقع شده و آثاری در اینباره به رشته تحریر درآمده است مورد بررسی قرار داد با این حال نگاه عقلانی به مسئله از زاویه حکمت متعالیه میتواند این اندیشه را قوت عقلانی بخشد و با منطق فلسفی نیز اثبات نماید.
حکمت متعالیه بنابر ماهیت غالب فلسفی خود در رهیافت ها و رویکردهای بنیادینش نباید از کسوت فلسفه خارج شود تا به تبیین مسائل کلامی بپردازد اما در جای جای این مسلک میتوان عمق معنایی و معرفتی مفاهیم رویین اندیشههای دینی و کلامی را به دست آورد به طوری که بستر و ریشههای عمیق مهمترین مسائل مربوط به اندیشه مهدویت یا موعودگرایی به طور عام نیز در حکمت متعالیه وجود دارد.
تاکنون مقالات متعددی درباره حکمت متعالیه و رابطه آن با مباحثی همچون سیاست یا علم امام یا انسان کامل نوشته شده است اما دو نکته باعث تمایز کارهای انجام شده با مقاله حاضر است؛ اول اینکه مقالات یاد شده از آثار کلامی و تفسیری نیز بهره گرفته و به طور کلی به دنبال نگرش صدرالمتألهین در خصوص این مسائل است.