چکیده:
محمدباقربهبودی، ﺣﺪﯾﺚﭘﮋوه ﺳﺨﺖﮐﻮﺷﯽ ﺑﻮد ﮐﻪ ﻋﻤﺮ ﺧﻮد را ﺑﻪ ﺗﺼﺤﯿﺢ، ﺗﺤﻘﯿﻖ و ﺗﻌﻠﯿﻖ ﻣﺘﻮن ﺣﺪﯾﺚ ﺷﯿﻌﻪ ﺳﭙﺮی ﮐﺮد و از اﯾﻦ رﻫﮕﺬر ﻧﻘﺎدی ﮐﺎرآزﻣﻮده در ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﺣﺪﯾﺚ ﺳـﺮه از ﻧﺎﺳﺮه ﮔﺮدﯾﺪ. اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر بررسی ﻣﺒﺎﻧﯽ و اﻧﺪﯾﺸﻪﻫﺎی ﺣﺪیثشناختی محمدباقربهبودی با تاکید بر ﮐﺘﺎب عللالحدیث اﻧﺠﺎم ﯾﺎﻓﺘﻪ و ﺑﺮآنست ﺗﺎ از راه ﮐﺎوش در آﺛﺎر ایشان، وﯾﮋﮔﯽﻫﺎ و روشﻫﺎی ﺣﺪیثشناختی اﯾﻦ ﻣﺤﺪث ﺑﺰرﮔﻮار را ﺑﺮرﺳﯽ و ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ از آراء و اﻧﺪﯾﺸﻪﻫﺎﯾﺶ اراﺋﻪ دﻫﺪ. ﻫﻤﺖ ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﮐﻪ ﺑﺎ روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﺗﺪوﯾﻦ ﺷﺪه، ﺗﻼش در ﺟﻬﺖ ﺗﺒﯿـﯿﻦ روش بهبودی در دو ﺣـﻮزه سند و متن از ﺧﻼل آﺛﺎر و ﺗﻌﻠﯿﻘﻪهای وی ﺑﺮ اﺣﺎدﯾﺚ، ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. نتایج تحقیق حاکی از آن است که روش اﺳﺘﺎد در بررسی متنیﺣﺪﯾﺚ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻮاردی از ﻗﺒﯿـﻞ: ﻋـﺮض ﺣـﺪﯾﺚ ﺑـﺮ ﻗـﺮآن ﮐﺮﯾﻢ و ﺳﻨﺖ ﻣﻘﻄﻮع، ﻧﻘﺪ ﺣﺪﯾﺚ ﺑﺮ اﺳﺎس ﺿﺮورﯾﺎت ﻣﺬﻫﺐ و ﺗـﺎرﯾﺦ ﻣﻌﺘﺒﺮ، مقابله و مقایسه متن احادیث برای یافتن موارد تصحیف، تحریف و زیادات، توجه به ادبیات و نحوه سخن ائمه ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ روش اﯾﺸﺎن در بررسی سندی ﺣﺪﯾﺚ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻮاردی از ﺟﻤﻠﻪ: ﻓﺮاﻫﻢ ﮐﺮدن ﻧﺴﺨﻪﻫﺎی ﻣﺘﻌﺪد و ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ اسانید روایات، توجه به ﻃﺒﻘﻪ راوﯾﺎن، توجه به روش صاحبان کتب اربعه در تدوین جوامع حدیثی و بررسیهای رجالی ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ.
خلاصه ماشینی:
استاد بهبودی میگویند:«متن این حدیث کّلاً از زبان راوی یعنی همان وصی علیبن السری حکایت شده است و عمل او را در مورد محروم کردن جعفر پسر متوّفی توجیه میکند در حالی که صد درصد بر خلاف موازین شرع است و به سود همین وصی است که باُ امّ ولد متوّفی منافع مشترک داشته اند.
بهبودی از این قاعده در فهم احادیث استفاده کرده و برخی از روایت ها را با توجه به شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی عصر صدور حدیث مورد نقد قرار داده است .
به عنوان نمونه بهبودی از مقابله دو حدیث از کتاب کـافی و تهذیب با متن و سند مشابه به دست می آورد که در نسخه تهذیب «ابن أبیعمیر» واسطه از « اسماعیل بن ابن ابیرباح » روایت میکند، ولی در نسخه کافی بین این دو راوی واسطه « بعض اصحابنا» قرار گرفتـه است .
طوسی،١٤٠٧، ج ٧ ،ص ١٩٥ بهبودی با مقابله احادیث دارای متن مشابه به کتاب مشترکی بین جَمیل بن دُرّاج و محمدبن حمران تذکر می - دهد بدین صورت : عَلِی بنُ إِْبرَاهِیمَ عَنْ أَِبیهِ عَنِ اْبنِ أَِبی عُمَْیرٍ عَنْ جَمِیلِْ بنِ دَرَّاجٍَ قال َ: سَأَْلتُ أََبا عَْبدِ الَّلهِ ع ...
به عنوان نمونه بهبودی به سند حدیثی اشاره میکند کـه در آن سلمۀ بن کهیل مستقیما حدیث را از علیبن أبی - طالب (ع )روایت کرده است ، در حالی که به نظر وی نمیتواند چنین باشد، زیرا سلمۀبن کهیل هفت سال بعد از شهادت امیرالمؤمنین بـه دنیا آمده و از اصحاب رسول خـدا فقـط سه تـن را درک کـرده اسـت .