چکیده:
نظریه «تحلیل فهرستی احادیث» که در سالهای اخیر پیرامون اعتبارسنجی روایات مطرح شده، توجه بسیاری از پژوهشگران علوم اسلامی را به خود جلب کرده است. با وجود آثاری که توسط مبدع نظریه و شاگردان ایشان به رشته تحریر در آمده، متاسفانه تاکنون تقریری روشن از نظریه صورت نگرفته و هیچکدام از آثار در تبیین آن به صورت جامع و مانع موفق نبودهاند. نگارندگان در این مقاله درصددند به شیوه توصیفی-تحلیلی با گردآوری، دستهبندی و تحلیل دیدگاههای طرفداران نظریه، تقریری جامع از آن ارائه داده، در نهایت بدون اثبات یا رد آن، برخی ابهامات موجود در نظریه را بیان نمایند. نظریه تحلیل فهرستی با تکیه بر سه مبنای عدم حجیت خبر، شیوه انتقال میراث حدیثی شیعه به صورت مکتوب و شیوه کتاب محور قدما در اعتبارسنجی، روش صحیح اعتبارسنجی روایات را نه به شیوه مرسوم رجالی، بلکه بازگشت به روش قدما و بررسی کتاب، محور روایات میداند. این نظریه دارای ابهاماتی اساسی است که باید توسط طرفداران آن پاسخ داده شود.
The theory of «hadith bibliography analysis» which proposed about
validation of Hadith in recent years, has been noticed among many
Islamic science researchers. Despite some researches by the theorist
and his students, there is no explicit description and no comprehensive
explanation of theory yet. There for in this article we try to present a
complete description of theory by gathering, categorizing and analyzing
the disciples point of view in a descriptive-analytical method, and finally
explain some ambiguities in this theory without proving or denying it.
The theory of bibliography analysis bases on three principles as follow:
lacking of Hojjiyat for the hadith, transporting of hadith in the written
method and the book basing in evaluating of hadith. In this methods,
evaluateing of Hadith is based on ancestor›s ways. Anyway, there is
some fundamental ambiguities in this theory which should be resolved
by its followers.
خلاصه ماشینی:
نظریه تحلیل فهرستی با تکیه بر سه مبنای عدم حجیت خبر، شیوه انتقال میراث حدیثی شیعه به صورت مکتوب و شیوه کتاب محور قدما در اعتبارسنجی، روش صحیح اعتبارسنجی روایات را نه به شیوه مرسوم رجالی، بلکه بازگشت به روش قدما و بررسی کتاب، محور روایات میداند.
به همین سبب، همزمان با تعلیم و انتشار روایات، یکی از مسائلی که اذهان عالمان اسلامی را به خود مشغول ساخت، اعتبارسنجی روایات بود و محدثان در دوران مختلف، ملاکها و معیارهای گوناگونی برای سنجش حجیت یا عدم حجیت روایات به کار بستهاند؛ معیارهایی که نزد قدما و متأخران متفاوت بوده است؛ از جمله: شهرت روایت، اعتبار مصادر، شیوه انتقال و تحمل روایت، عدالت یا وثاقت راویان، تلقی به قبول اصحاب، عمل قدما، و غیره.
در سالهای اخیر، آیتالله سیداحمد مددی (متولد 1330ش) نظریه نوینی در این زمینه با عنوان «تحلیل فهرستی احادیث» ارائه کردهاند که بخشی از معیارهای متداول اعتبارسنجی روایات را مورد تشکیک قرار داده و با هدف احیای روش قدما، ملاکهای دیگری را جایگزین آنها نموده است.
2259 Review on Narrative Documents of Duality of the Mood of Imam Hassan (AS) and Imam Hussein (AS) Hossein Barati*1 Abbas Ismā‘īlizadeh2 Abstract In the narrative sources, there are reports and narrations that Imam Hassan and Imam Hussein (AS) were fundamentally different from each other; in such a way that these differences have had a great impact on the orientations and goals of each of those two Imams.