چکیده:
این نوشتار به بررسی کلیشه های جنسیتی موجود در کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی می پردازد. بررسی و تحلیل داده های این نوشتار به روش تحلیل محتوای کتاب های درسی انجام شده است. مولفه مورد نظر، کلیشه های جنسیتی می باشد. محتوای کلیه متون درسی از حیث تمامی مقوله ها مورد بررسی قرارگرفته و درصد ناچیزی کلیشه جنسیتی در آن مشاهده می گردد. درصد بیشتر این کلیشه ها، کلیشه های مثبتی هستند که ما آن را برای سلامت جامعه لازم می دانیم. می دانیم که کلیشه سازی باعث می شود تفاوت های فردی نادیده انگاشته شوند. به طور مثال کلیشه های جنسیتی می گویند که زنان احساساتی اند و منفعل و مردان قدرت مدیریت بالایی دارند. این کلیشه سازی تفاوت میان زنان را در میزان این استعدادها در نظر نمی گیرد. این کلیشه ها همان کلیشه های منفی هستند که در کتب مطالعات اجتماعی چهار پایه ابتدایی به ندرت دیده می شود. نتیجه نهایی پژوهش این است که آموزش وپرورش در ترویج کلیشه های منفی نقشی نداشته و به طور کلی بازتاب باور های ذهنی و کلیشه ای مغایر با سنت اسلامی و الهی در محتوای این کتاب ها گنجانیده نشده است.
خلاصه ماشینی:
1386، در فصلنامه شماره 4 نشریه زنان و کودکان رهیاب بیان می کند که جامعه پذیری جنسیتی کنونی با کارکردهای آشکار و پنهان خود نابرابری را هرچه بیشتر نهادینه می کند و این معانی برای توسعه ی همه جا شده و به ویژه توسعه انسانی است.
1385، در کتاب جامعه شناسی خود که توسط صبوری ترجمه شده است : از ابتدا جنس زن به عنوان جنس دوم و ضعیف مورد توجه قرارگرفته است به تفاوت در رفتار زنان و مردان اساسا از طریق یادگیری اجتماعی هویت زن و مرد پدید می آید .
یافته ها با توجه به جدول شماره 1 می توان گفت در کتاب مطالعات سوم بیشترین درصد (100درصد) به مقوله های جنس، هویت، پوشش و نقش ها و وظایف (نقش ها و وظایف زن و مرد در این کتاب تعیین شده می باشد) اختصاص یافته است.
این درحالی است که کلیشه های منفی و آشکار (باورهای اشتباه و رایجی که واضح و آشکار در متن و تصویر کتاب دیده می شود) 0 درصد را به خود اختصاص داده اند.
به طور کلی کلیشه های جنسیتی 21 درصد این چهار کتاب را به خود اختصاص داده است و میزان برابری جنسی 29 درصد می باشد.
فراوانی مولفه ها در کتاب های مطالعات اجتماعی چهار پایه دوره ابتدایی {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} بحث و نتیجه گیری مدرسه به عنوان یکی از کارگزاران اصلی جامعه پذیری دارای نقش بسیار مهمی در جامعه پذیری جنسیتی کودکان و نوجوانان می باشد.
(باستانی،1387) کلیشه های جنسیتی نقش های خاصی را برای مردان و زنان تعریف می کند و اگر انسانی خارج از این تعاریف رفتارکند"غیرطبیعی"یا"نامناسب" محسوب می شود.