چکیده:
آمدوشد زن در جامعه برای ایفای نقش -فردی یا اجتماعی- محل اظهارنظر بسیاری از اندیشمندان است و هرگونه پاسخی برای آن میتواند بر تصمیمگیریها و جهتگیریهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگیِ جامعه تأثیر بگذارد. این پژوهش با استناد به آیات و روایات، ضرورت و چگونگی حضور زن در جامعه را با توجه به اقتضائات فطری و شرایط خانواده و جامعه، با روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانهای تبیین کرده و به این نتیجه رسیده است که برای فعالیتهای اجتماعی زن و حضور وی در جامعه، دو حالت قابل تصور است: یکی «حضور» و دیگری «ظهور»؛ که همیشه ملازمهای با هم ندارند و تشخیص آن توسط خود زن، نسبت مستقیمی با تقوا دارد. «حضور» یک زن در جامعه، با «همسرداری نیکو» و «تربیت شایسته فرزندان» همیشگی است و «ظهور» وی در جامعه، بهمیزان «ضرورت» و «تأثیرگذاری» و «ناظرانه»بودن آن وابسته است؛ بدین شکل که زن برای تحصیل علم، مهارت، هنر و یا اشتغال و نیز استفاده از خدمات اجتماعی به«ضرورت» در جامعه ظاهر میشود و در اموری چون مشارکت سیاسی، هجرت، فعالیت اقتصادی و شرکت در جهاد، ظهوری «مؤثر» دارد و با امر به معروف و نهی از منکر و توصیه به حق و صبر، «ناظرانه» در جامعه ظاهر میشود.
The emergence of women in society to play a role - individual or social - is a topic for many thinkers to express their opinions, and any response to it can affect making decisions and political, economic, and cultural orientations of society. Based on verses and hadiths, this study has explained the necessity and manner of women's presence in society with regard to the natural circumstances and conditions of the family and society, in a descriptive-analytical method and based on library sources and has concluded that for social activities the woman and her presence in society can be imagined in two ways. One is "presence" and the other is "emergence" which are not always related to each other, and, its recognition by the woman herself is directly related to piety. The "presence" of a woman in society is always associated with "good marriage" and "proper upbringing of children", and her emergence in society depends on its necessity, influence, and observation. In this way, a woman appears as a "necessity" in society to gain science, skills, art, or employment, as well as to use social services and she has an effective emergence in matters such as political participation, emigration, economic activity and participation in jihad and then, she appears "observantly" in society by focusing on enjoining to good [Ma’ruf] and forbidding from evil [Munkar] as well as advising the right and patience.
خلاصه ماشینی:
بدين ترتيب مشخص شد قرآن کريم و سنت ، در راستاي ايفاي نقش زنـان مسـلمان ، ايشان را هم بـه پرده نشـيني سـفارش و از تبـرج نهـي کـرده (أحـزاب ، ٣٣، ٥٣) هـم بيعـت و هجرت را از او رفع نکرده است (ممتحنه ، ١٢؛ نساء، ٩٧، ٩٨)، هـم طلـب علـم را بـر او فريضـه دانسته (مجلسي ، ١٤٠٣ق ، ج٦٧، ص ١٤٠)، هم از کسب اقتصادي (نساء، ٣٢) بي نصيبش نساخته ، و هم با توجه به روايت فاطمه زهراص، بهترين حالت براي زنان را در نديـدن مـردان قـرار داده (مجلسي ، ١٤٠٣ق ، ج٤٣، ص ٥٤)، حال مسئله اين است که آيات و روايات ، دغدغـه يـک زن مسلمان درباره نحوه حضورش در جامعه ، به ويژه در عصر حاضـر را چگونـه تعريـف کرده است ؟ آيا پرده نشيني و دوري از تبرج ، با فعاليت اقتصادي و طلب علم و مشارکت سياسي و هجرت در تناقض است ؟ به نظر مي رسد با توجه به آيات و روايات فوق الذکر، ميزان و چگـونگي حضـور زن مسلمان در جامعه در دو حالت قابل بررسـي اسـت : «حضـور» و «ظهـور» کـه رويکـردي جديد در اين پژوهش به شمار مي آيد.