چکیده:
فرهنگنویسان در شبه قارة هندوستان و به پیروی از ایشان در ایران، اشعار طغرای مشهدی را در کتب لغت خود، شاهد مثال آوردهاند. با این عمل، خوشبختانه اشعار این شاعر سبک هندی محفوظ مانده، امّا متاسفانه در نقل ابیاتش غلطهای بسیار راه یافته است. این اغلاط هم چهرة این فرهنگها را مخدوش کرده و هم به وجهة شاعر مذکور آسیب رسانده است. در این تحقیق، شواهد مثال شعرش در فرهنگ «بهار عجم»(تصحیح کاظم دزفولیان) را با نسخة خطی منقّح و معتبر دیوان وی(ممهور به تاریخ 1132 هجری قمری) مطابقت دادهایم.
خلاصه ماشینی:
به بادلیج سحر چرخ چون گلوله گذارد, , شود خزینة باروت بیدرنگ ستاره» (بهار،1380، ج 1: 224) 2- «موش خرما به دل جمع نتازد بر نخل, , گربة بيد ز بس هر طرفش كرده كمين» (دیوان، قصیده 21 /ب 34 ) این بیت به صورت مغلوط به فرهنگ بهار عجم، ذيل لغت «موش خرما»، راه یافته است: «موش خرما: جانوری معروف که آن را گلهری نیز گویند.
طغرا» (بهار،1380، ج 2: 1080) 18- «قدح را در مقام لب چشِ می , , ز یاد بوسه ات آب از دهن رفت» (دیوان، غزل 373/ ب4) این بیت در بهار عجم، ذيل لغت «آب از دهان رفتن»، به صورت زیر آمده است: «آب از دهان رفتن: کنایه از آب حسرت به دهان آمدن.
ک. بهار،1380، ج 3: 2162) 25- «توان از خاک قبرم آب گیری کرد تیغش را, , تنم از بس كه هر سو جويبار زخم پيكان شد» (دیوان، غزل 454 /ب 5) این بیت در بهار عجم، ذيل لغت «آب گيري»، با كمي تفاوت به صورت زیر آمده است: «آب گیری: آب دادن تیغ و خنجر و امثال آن را.
] خطش را که بر دور شکر گرفته, , طرب نامة طوطیان می نویسم» (بهار، ج 2 : 1402) 30- «همچو طغرا بر درِ بی اختلاطی میزنم, , تا به کی از بهر صحبت دست بر هر در زدن؟» (دیوان، غزل 1047 / ب 9) این بیت به صورت زیر در بهار عجم، ذيل لغت «دست بر در زدن»، آمده است: «دست بر در زدن: مرادف انگشت بر در زدن.