چکیده:
فیلسوفان مسلمان هر ممکنالوجودی را زوجی ترکیبی از ماهیت و وجود میدانند. از زمان میرداماد این پرسش مطرح شد که اصالت با کدامیک از این دو است؛ با وجود یا با ماهیت؟ بتبع بحث از اصالت و اعتباری بودن وجود و ماهیت، مسئلة تشکیک نیز مطرح شد؛ سؤال اساسی این بود که وجود مشکک است یا ماهیت؟ قائلان به اصالت وجود معتقد بودند تشکیک از آنِ وجود است. در مقابل، قائلان به اصالت ماهیت بر اين باور بودند تشکیک از آنِ ماهیت است. در این، میان میرقوامالدین رازی دیدگاهی متفاوت از این دو قول دارد و معتقد است تشکیک در ماهیت بمعنای محمولات ذاتی و همچنین در محمولات عرضی که مبدأ اشتقاقشان مستند به ذات و ذاتی موضوع نباشد، محال است اما در محمولات عرضی که مبدأ اشتقاقشان مستند به ذات و ذاتی موضوع باشد، تشکیک رخ میدهد. مسئلة اصلی مقالة حاضر بررسی دیدگاه میرقوامالدین رازی دربارة تشکیک در محمولات عرضی است. هدف از این پژوهش نشان دادن قول سوم در این مسئله است که تا بحال مغفول مانده است. تحقیق به روش توصیفی ـ تحلیلی و تا حدی با رویکرد تاریخی، فراهم آمده است. نتیجهیی که از این پژوهش برآمده اینست که سخن میرقوامالدین رازی، با توجه به سخن مشائیانی همچون ارسطو، میتواند درست و قابل دفاع باشد.
Muslim philosophers consider any contingent being to be a combination of nature and existence. Since Mirdamad, the question has been raised as to which of the two is the fundamental/objective (Asill). Following the discussion of the fundamentality of the existence and whatness, the question of Graduate, the question was whether the existence is graduated or the whatness. Those who believed in the fundamentality of existence believed that graduteness is of that existence. On the other hand, those who believed in the fundamentality of whatness believed that graduteness is of that whateness. In the meantime, Mir Qawam al-Din Razi has taken a third promise. He believes that graduteness in whatness means inherent presuppositions are impossible and in transverse presuppositions whose derivation is not documented in the essence and essence of the subject is also impossible, but in transverse presuppositions whose derivation is documented in the essence and essence of the subject, graduteness occurs. The main issue of this article is to examine Mir Qawamuddin Razi's view on graduteness in transverse shipments. The purpose of this study is to show the third promise in this issue that has been neglected so far and the research method is descriptive-analytical and to some extent with a historical approach. The conclusion of this study is that the words of Mir Qawamuddin Razi can be correct and defensible according to the words of Mashaei philosophers such as Aristotle.
خلاصه ماشینی:
در این، میان میرقوامالدین رازی دیدگاهی متفاوت از این دو قول دارد و معتقد است تشکیک در ماهیت بمعنای محمولات ذاتی و همچنین در محمولات عرضی که مبدأ اشتقاقشان مستند به ذات و ذاتی موضوع نباشد، محال است اما در محمولات عرضی که مبدأ اشتقاقشان مستند به ذات و ذاتی موضوع باشد، تشکیک رخ میدهد.
او در اکثر آراء فوق یا سخن استاد خود را شرح کرده (مانند انکار وجود ذهنی) یا همان سخن استاد را بیان کرده است (مانند موضوع فلسفه) اما مسئلة تشکیک در برخی از محمولات عرضی را میتوان از نوآوریهای خود او دانست.
شرطهای تشکیک میرقوامالدین رازی بحث خود دربارة تشکیک در ماهیت را با این مسئله آغاز میکند که آنچه مشکک است باید چهار شرط داشته باشد.
با توجه به این مقدمه میتوان گفت میرقوامالدین رازی، همانند ارسطو و دیگر مشائیان، برای عرض هویت (ماهیت) قائل نیست؛ از اینرو جوهر و عرض را اینگونه تعریف میکند: «موجود نظر به ذاتش کرده، محتاج است به موضوع...
حال اگر گفته شود ماهیت انسان (که همان عرض بمعنای ثانوی است) چیست؟ در جواب گفته میشود، حیوان ناطق و ناطق بودن در این تعریف چیزی است که انسان بواسطة آن، آن چیزی میشود که هست، از اینرو نمیتواند مشکک باشد.
در نتیجه اگر تفسیر ارسطویی از جوهر و عرض را بپذیریم، آنگاه میتوان گفت دیدگاه میرقوامالدین رازی، آنجا که از محمولات عرضی سخن ميگويد که مستند به خارج از ذات و ذاتی موضوع هستند و آنها را مشکک میداند، توجیهپذیر و پذیرفتنی است.