چکیده:
دوران حـکومت شـاهان قاجار، پس از پیروزی آغامحمدخان بر حکمرانان زند و دیگر مدعیان حکومت آغاز شد. مناسبات قدرت و روابط حاکم در نظام سیاسی قاجار بر اساس قدرت سیاسی شکل گرفت. به این ترتیب، به قدرت رسیدن قاجاریه را باید نوعی جابه جایی قدرت در ساختار ایلیاتی ایران دانست. پایه و بنیان اصلی قدرت سیاسی حکومت قاجار همانند سایر ادوار تاریخ ایران، مبتنی بر ساختار قبیله ای بود و ایلات و عشایر قدرت واقعی کشور را در اختیار داشتند. در چنین ساختاری،شاه سایه خدا بر روی زمین و محور تصمیمات سیاسی بود. این وضعیت و ویژگی یعنی قدرت فرا زمینی شاه، موجب تمرکز قدرت، قانون گریزی، استبداد و خودکامگی و در نتیجه توسعه نیافتگی سیاسی شد. انقلاب مشروط در پاسخ به قدرت فرازمینی و آسمانی پادشاه شکل گرفت، اما با بروز استبداد صغیر به شکست انجامید. در این پژوهش تلاش بر آن است که به روش جامعه شناسی سیاسی،ضمن چگونگی شکل گیری قاجاریه، ساخت قدرت موروثی و نبود نهادهای قانونی در عصر قاجار و نقش آن بر اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران تا عصر مشروطیت مورد بررسی قرار گیرد نوع پژوهش بر اساس هدف کاربردی است و به لحاظ ماهیت پژوهش، توصیفی و تحلیل داده ها و یافته ها می باشد. روش گرد آوری داده ها و اطلاعات،مشاهده و مطالعه است که از طریق مراجعه به کتابخانه و آرشیو اسناد و مدارک و همچنین جستجو در شبکه های مجازی و اینترنتی انجام شده است. پژوهش حاضر از الگوی نظری پاتریمونیالیسم و نظریه سلطانیسم بهره برده است.
The reign of the Qajar kings began after the victory of Ahmad Muhammad Khan over Zand rulers and other claimants of government. The relations of power and relations prevailing in the Qajar political system were based on political power. As such, Qajar's rise to power must be seen as a kind of shift in power within Iran's provincial structure. The basic basis of the political power of the Qajar government, as in other periods of Iranian history, was based on tribal structure and the tribes and tribes possessed the real power of the state. In such a structure, the king of God was the shadow of God on earth and the center of political decisions. This status and characteristic of the king's extraterrestrial power led to the concentration of power, law-abiding, despotism, and authoritarianism, resulting in political underdevelopment. The conditional revolution took place in response to the king's extraterrestrial and heavenly power, but failed with the emergence of minor tyranny. In this research, we are trying to study the Qajar method, how to build the inheritance power and the absence of legal institutions in the Qajar era and its role on the political and social situation of Iran until the Constitutional era. The purpose is practical and, in the nature of research, descriptive and analytical, the data and findings are. The method of gathering data is viewing and reading through a library and archive of documents as well as searching the Internet and virtual networks.
خلاصه ماشینی:
در اين پژوهش تلاش بر آن است که به روش جامعه شناسي سياسي،ضمن چگونگي شکل گيري قاجاريه ، ساخت قدرت موروثي و نبود نهادهاي قانوني در عصر قاجار و نقش آن بر اوضاع سياسي و اجتماعي ايران تا عصر مشروطيت مورد بررسي قرار گيرد پژوهش حاضر از الگوي نظري پاتريمونياليسم و نظريه سلطانيسم بهره برده است .
گروه اول عبارت بودند از شاهزادگان و سران طوايف مختلف لر در قالب خاندان زند، جريان دوم اعقاب سلسله افشار يعني طوايف مختلف کرد و ترکمن در ناحيه خراسان و شمال شرقي ايران بودند و جريان سوم شامل ايل قاجار به سرکردگي آغا محمد خان مي شد که به دنبال مرگ کريمخان از بهم ريختگي اوضاع سود جسته و به سرعت خود را به مازندان محل اطراق طايفه اش رسانيده بود.
بدين خاطر، در دوران حدود ٥٠ سال سلطنت او با اينکه صدر اعظم هاي اصلاح طلبي چون : امير کبير و ميرزا حسين خان قزويني علاقه وافر خود را به انجام اصلاحات نشان دادند، اما تمام برنامه هاي اصلاحي آنها و ديگران ناتمام باقي ماند به ويژه ١٠ سال آخر سلطنت ناصرالدين شاه عملا دوره ورشکستگي سياسي و اقتصادي کشور است .
اهميت سياسي شاهزادگان ناشي از اين اصل بود که سلسله قاجار در طول حدود ١٣٠ سال حکومتداري سعي مي کرد، فرمانروايي ايالات و ولايات را 139 از ميان کساني انتخاب کند که در رگ هاي آنها به اصطلاح خون شاهي جريان داشته باشد، چراکه آنها بهتر و جدي تر از هر کس قدرت حکومت مرکزي و منافع پادشاه را در مقابل حکام محلي و ايلات و عشاير حفظ مي کردند.