چکیده:
استناد به آیات قرآن معتبرترین دلیل در تمام تحقیقات علوم اسلامی اعم از فقه و غیر آن به شمار میرود. با وجود این نحوة استناد اهلبیت به آیات در موضوعات فقهی گوناگون کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این نوشتار با بررسی روایاتی که در آن ائمة اطهار برای بیان حکم امر به معروف و نهی از منکر به آیات استناد کردهاند، به این مهم میپردازد. دستاورد پژوهش بدین قرار است که تمسک به ظواهر قرآن کریم نهتنها حجت است؛ بلکه اهلبیت به عنوان یک عالم مرشد برای تبیین احکام امر به معروف و نهی از منکر به آن تمسک کردهاند و سبک اهلبیت در برداشت از متون آیات، چیزی غیر از اعمال ضوابط عقلایی در برداشت از متون نیست.
Citation to the Quranic verses is the most valid way to prove a claim in Islamic sciences, including jurisprudence. But how did Ahl al-Bayt (pbuth) cite to the Qur’an in jurisprudential issues is a subject which has received less attention. This article deals with this issue by examining the narrations in which the pure Imams (pbuth) have cited verses to express the ruling of al-amr bi-l-maʿrūf wa-n-nahy ʿani-l-munkar (Enjoining what is right and forbidding what is wrong). The result of this research shows that reliance on the exoteric meaning of the Qur’an is not only authentic but also it has been relied upon by the Ahl al-Bayt (pbuth) as scholars and teachers to explain the rules of enjoining the good and forbidding the evil, and the approach of the Ahl al-Bayt (pbuth) in interpreting the text is to apply rational criteria.
خلاصه ماشینی:
به گفتة خود اهلبیت( هنگامی که حدیثی به ما عرضه میشود، اگر مخالف قرآن باشد، باید ترک شود و عباراتی از قبیل «هر حدیثی که موافق کتاب خدا نباشد، پس آن سخن بیهوده و باطل است» (حر عاملی، 1409ق، ج27، ص111)، در سخنان گوناگون ایشان به طور متواتر به ما رسیده است، از سویی نیز به مقتضای حدیث متواتر ثقلین، قرآن و عترت باید همواره در کنار هم باشند و قرآن بیایشان حرفی برای گفتن ندارد؛ همچنانکه امیرمؤمنان علی( میفرماید: «این قرآن است؛ پس از او طلب نطق کنید؛ درحالیکه هرگز برای شما نطق نخواهد کرد...
2. اهداف امامان( از استدلال به قرآن الف) هرآنچه از ایشان در احادیث و روایات در مورد احکام، عقاید، اخلاق، سیاست و موضوعات دیگر بیان شده، در قرآن موجود است؛ از همین رو در بسیاری از موارد، کلام خودشان را به آیات قرآن کریم مستند کردهاند؛ برای نمونه در مورد دلیل حرمت «خضخضة» 1 میفرماید دلیل حرمت آن، این قول الهی است که فرمود: «بنا بر این هرکس غیر از این راه را طلب کند، آنها از تجاوزکاراناند» (مؤمنون: 7؛ معارج: 31).
یک شبهه یکی از شرایط مذکور در باب امر به معروف و نهی از منکر؛ ضرر نداشتن این تکلیف است؛ به بیان دیگر اگر مکلف بداند انجام این تکلیف ممکن است برای او یا نزدیکانش خطرآفرین باشد، وجوب آن منتفی میشود؛ از سویی هم طبق مفاد این آیة شریفه نباید از مردم ترسید و انسان باید در هر صورت به تلکیف خود عمل کند.