چکیده:
کارآمدی واژگان در محیط دادگاه مدنی با استفاده از گفتمان کلامی و غیرکلامی نقش مؤثری در تأیید ادعای طرفین دعوی دارد. هدف از این تحقیق تجزیه و تحلیل تأثیر گفتمان حقوقی بر کاربرد واژگان در دادگاه مدنی بر اساس الگوی طبقهبندی روابط مفهومی واژگانی صفوی (1390) است. دادههای تحقیق از فایلهای تصویری پانزده پرونده بهصورت روش تصادفی جمعآوری شد. تجزیه و تحلیل روابط مفهومی واژگانی شامل هممعنایی، تضاد، چندمعنایی، تأویل معنایی، ابهام، همنشینی واژگانی و پیشانگاری متأثر از گفتمان و ژانر دادگاههای مدنی بود. از هر فایل تصویری طلاق، بیست دقیقه تجزیه و تحلیل توصیفی گردید. نتایج نشان داد، استفاده صحیح از ساختارهای واژگانی و الگوهای دستوری ارتباطات میانفردی را درجهت مثبت سوق میدهد. در اغلب موارد متهم در انتخاب واژگان ناهنجاری دارد که این مسئله متناسب با آداب و رسوم، هنجارهای فرهنگی، وظایف فردی و موقعیتی او نیست و این امر در رأی قاضی بسیار مؤثر است. نتایج این تحقیق نشان داد که قاضی از ناهنجاری کلامی و غیرکلامی کمتر استفاده کرده و در برخی موارد حتی ناهنجاری مشاهده نگردید. نتایج همچنین نشان داد که در محیط دادگاه، قضات برای تأثیرگذاری بیشتر پیام ترجیح میدهند از چندمعنایی، هممعنایی، تضاد معنایی و تأویل معنایی بیشتر استفاده کنند و با واژگان و جملات متفاوت از تکرار بپرهیزند. هم قضات و هم زوجین، از فضاهای ذهنی و راهبردهای ارجاعی بهمنظور رفع ابهام و توجیه خود استفاده میکنند.
The effect of court speech can be affected by using verbal and non-verbal cues. Verbal acts transfer their linguistic contents of necessary language use and nonlinguistic components such as body movements. This study aims at investigating the effect of on lexical and phrasal use in people’s forensic discourses in civil courts following Safavi’s (2011) categorization model of lexical conceptual relations. Every word, phrase, clause, a sentence has a meaning which can be transferred by linguistic and nonlinguistic elements. Linguistic components of meaning are concerned with lexicons and syntax. The research data gathered from two video clips of getting divorces by agreement in order to study lexical collocation, combination, deviation, inflection, and semantic relations at the word and sentence level. The results indicated that identifying the linguistic and correct use of lexical structures and grammatical patterns cause interactional communications positively and efficiently. People are not often aware of linguistic elements in their defenses of the courts. The results showed that linguistic norm deviations are affected by the selection of lexemes. In the courts, the judge and attorney should pay much attention to maintaining and deviating the speech values from forensic perspectives.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش با هدف بررسی جنبه های کلامی ، فرهنگی و موقعیتی در کاربرد واژگان در گفتمان حقوقی قضات و زوجین در دو نمونه جلسات دادگاه مدنی جمهوری اسلامی ایران انجام می گیرد تا مشخص گردد تا چه اندازه به کار گرفتن کلمه های مأنوس و روان ، ساده بیان کردن مطالب و پرهیز از تکلّف و پیچیدگی به منظور تفهیم و انتقال بهتر مفاهیم کلام صورت می گیرد؟ باتوجه به تحقیقات روبه رشد درزمینۀ زبان شناسی حقوقی ، همچنان این حوزه با نقصان هایی در مواجهه با کشف و اثبات اتهام مواجه است .
هدف از پژوهش حاضر پاسخ به پرسش های ذیل است : ١-١- تا چه اندازه عوامل کلامی و غیرکلامی در کاربرد واژگان و عبارات گفتمان حقوقی طلاق در دادگاه تأثیر دارند؟ ١-٢- در گفتمان حقوقی طلاق توافقی از چه نوع روابط مفهومی در محیط دادگاه استفاده می شود؟ ٢- پیشینه تحقیق بافت در سطوح زبانی یا درون زبانی شامل ارجاع ، هم معنایی یا ترادف ، چندمعنایی ، تضاد معنایی ، تأویل معنایی ، ابهام ، هم نشینی واژگانی ، استلزام معنایی ، استنتاج و پیش انگاری می باشد و دربرگیرنده جملات و نشانه هایی است که در یک متن به کار رفته اند، در درک و تفسیر یکدیگر تأثیرگذارند، با هم رابطه هم متنی یا هم بافت دارند و در سطح موقعیتی یا بافت برون زبانی همه شرایط زمانی ، مکانی ، فرهنگی و سیاسی متن را دربرمی گیرد.