چکیده:
این پژوهش، مطالعهای میانرشتهای درمورد تأثیرات «انسانشناسی فلسفی» بر «نظریهپردازی ارتباطات و سیاستگذاری رسانهای» است و درصدد بررسی این مسئله است که پارادایم- شیفت در اندیشة انسانشناسی، چگونه دانش ارتباطات را دستخوش دگرگونی کرده است. برای رسیدن به این هدف، با استفاده از روش تحقیق کتابخانهای و فوکوسگروپ، نمودهای گفتمانِ دو رویکرد کلانِ انسانشناسیِ فلسفی (ذاتگرایی و نامینالیسم)، در نظریات ارتباطی و سیاستگذاری رسانهای را استخراج کردیم. یافتههای این تحقیق، ما را به شناختی جدید از دانش رسانهای میرساند که میتوان آن را تحتتأثیر نوع انسانشناسی، به دو بخشِ «نظریههای ارتباطی ذاتگرا» و «نظریههای ارتباطی نامینالیستی» تقسیم کرد. همچنین، نشانگر این واقعیت است که تکنولوژی و دانش رسانهای در درون بافتار فکری انسانشناسی قرار دارد و از سوی آن احاطه شده است. بهعلاوه، نتایج بهدستآمده، ما را به این شناخت میرساند که چگونه گفتمانهای مسلط انسانشناسی، پیشفرضهایی تولید کردهاند که در نظریهپردازی و سیاستگذاری رسانهای، تأثیراتی عمیق گذاشته است، حالآنکه منشأ این پیشفرضها تاکنون برای ما نامرئی بوده است.
This research is an interdisciplinary study of the impact of “Philosophical Anthropology” on “Communication Theorizing” & Media Policy Making. The research is opting to survey on the fact that how paradigm shift in anthropological thought has transformed communication knowledge. To achieve this, by acquiring the methodology of library study & focus group, the manifestations of the discourse between the two mass approaches of philosophical anthropology (Nominalism & essentialism) in communication theories and media policy making were extracted. The findings of the research direct us to a new cognition of media knowledge which can be divided into two communication theories of essentialism & nominalism under the influence of anthropology. This also indicates the fact that technology and media literacy are inside the context of anthropology. In addition to that the outcomes lead us to the understanding of how dominant anthropology discourses have produced pre assumptions which have been effective in theorizing of media policy making. And, the origin of these pre assumptions have not been visible to us so far.
خلاصه ماشینی:
برای رسیدن به این هدف ، با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای و فوکوسگروپ ، نمودهای گفتمان دو رویکرد کلان انسان شناسی فلسفی (ذات گرایی و نامینالیسم )، در نظریات ارتباطی و سیاست گذاری رسانه ای را استخراج کردیم .
به علاوه ، نتایج به دست آمده ، ما را به این شناخت می رساند که چگونه گفتمان های مسلط انسان شناسی ، پیش فرض هایی تولید کرده اند که در نظریه پردازی و سیاست گذاری رسانه ای ، تأثیراتی عمیق گذاشته است ، حال آن که منشأ این پیش فرض ها تاکنون برای ما نامرئی بوده است .
وی پس از توضیح رویکرد ابزارگرایی ، به چند نظریۀ ابزارگرایانه در حوزۀ ارتباطات اشاره می کند که عبارت اند از: ١-نظریه های مخاطبان فعال و عامه گرایی فرهنگی ؛ ٢-نظریۀ دریافت (رمزگذاری / رمزگشایی ) استوارت هال ، که رسانه ها را به ابزارهایی فرهنگی ، فرو کاسته که می توانند در خدمت فرهنگ های مختلف ، قرار گیرند؛ ٣-الگوی سیستم ها که در سه رویکرد اقتصاد سیاسی رسانه ها، نشانه شناسی متون رسانه ای و تأثیرات مصرف رسانه ای ، تجلی پیدا می کند، رسانه را ابزار انباشت قدرت یا ثروت یا سازمان دهی و انتقال معنی یا صرفا وسیله ای برای تحریک مردم می داند.
حال ، با شناسایی ابعاد این دو نظریۀ انسان شناسی ، لازم است جلوه های آنها را در نظریه پردازی ارتباطی و سیاست گذاری رسانه ای دنبال کنیم .