چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط علّی بین نوع جهانبینی رهبری و نوآوری سازمانی با نقش میانجی هشیاری سازمانی در دانشگاه اصفهان انجام شد. روش پژوهش، توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری را تمامی کارکنان اداری معاونتهای دانشگاه اصفهان به تعداد 344 نفر در سال 97-1396 تشکیل میدهند نمونهای از 182 نفر با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای متناسب به طور تصادفی انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه استفاده شد روایی پرسشنامهها تایید شد و پایایی آنها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 0/88، 91/ و0/72 به دست آمد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار spss23 و Amos صورت گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مدل علّی مفروض پس از اصلاح از برازش مناسبی برخوردارند و متغیرهای پژوهش در تعامل با هم به ترتیب 41 و 31 درصد از کل واریانس هشیاری و نوآوری سازمانی را تبیین مینمایند. بهطورکلی یافتههای پژوهش نشان داد که تاثیر مستقیم هشیاری سازمانی، جهانبینی کارآفرین و شبکهای بر نوآوری سازمانی معنادار است، ولی تاثیر مستقیم جهانبینی اجتماعی و تنظیمی بر نوآوری سازمانی معنادار نمیباشد. بنابر یافتهها، تاثیر مستقیم ابعاد جهانبینی بر هشیاری سازمانی و تاثیر غیرمستقیم ابعاد جهانبینی بر نوآوری با میانجیگری هشیاری سازمانی معنادار میباشد.
The present descriptive Interrelational research set out to examine causal relationship between leadership worldview and organizational innovation with a focus on the mediating role of organizational mindfulness. The research population included 344 administrative staff at University of Isfahan from 2017-2018. A sample of 182 was randomly selected using the proportional stratified sampling procedure. The researcher data were obtained through a researcher-made questionnaire measuring leadership worldview, the organizational innovation questionnaire and organizational mindfulness questionnaire.The instruments were initially validated and their reliability coefficients were estimated through Cronbach Alpha and found to be 0.88, 0.91 and 0.72, respectively. The collected data were analyzed via SPSS software version 23 and Amos. Results indicated that the revised proposed causal model enjoyed a good fit index and that the research variables could explain 41 and 31 percent of the variance in organizational mindfulness and organizational innovation. Overall, the findings revealed that organizational mindfulness, along with entrepreneurial and network worldviews, had direct significant positive effects on organizational innovation, while the direct effect of communitarian and regulatory worldviews on organizational innovation was found to be insignificant. Moreover, the leadership worldview dimensions were found to have significant positive and direct effect on organizational mindfulness and indirect effect on organizational innovation which is mediated through organizational mindfulness.
خلاصه ماشینی:
(120) (به تصویر صفحه رجوع شود) شکل شماره (٢)، سنجش روابط علي بين ابعاد جهان بيني رهبري با هشياري سازماني و نوآوري سازماني Figure (2), Measuring the causal relationship between the dimensions of leadership worldview with organizational awareness and organizational innovation به منظور بررسي برازندگي الگوي معادلات ساختاري مرتبه اول از شاخص هاي مجذور خي (Chi-Square)، سطح معناداري مجذور خي (P-value)، شاخص جذر برآورد خطاي تقريبي (RMSEA)، خي دو به هنجار (DF/X٢)، شاخص برازش هنجار شده (NFI)، شاخص برازندگي فزايند (IFI)، شاخص برازش تطبيقي (CFI)، شاخص تاکر– لوير (TLI)، شاخص برازش هنجار شده مقتصد (PNFI) و شاخص برازش تقريبي مقتصد (PCFI) استفاده گرديد.
(123) (به تصویر صفحه رجوع شود) شکل شماره (٣)، مدل اصلاح شده سنجش روابط علي بين ابعاد جهان بيني رهبري با هشياري سازماني و نوآوري سازماني Figure (3), a modified model for measuring the causal relationship between the dimensions of leadership worldview and organizational awareness and organizational innovation همان طور که در شکل (٣) مشاهده ميشود، نتايج نکوئي برازش مدل اصلاح شده پژوهش نشان داد که RMSEA،DF /X٢،NFI ،IFI ،TLI،CFI ،PNFI و PCFI به ترتيب ٠/٠٦٣، ١/٩٦٧، ٠/٨٤٦، ٠/٩١٨، ٠/٩١٧، ٠/٩٠٦، ٠/٧٥٢ و ٠/٨١٥ است .
اگرچه پژوهشي يافت نشد که متغيرهاي ابعاد جهان بيني رهبري و هشياري سازماني را به طور هم زمان موردمطالعه قرار داده باشد، ولي بااين حال ميتوان گفت اين بخش از يافته هاي پژوهش با يافته هاي پژوهش پهلوان صادق و ديگران (١٣٩٥) که نشان داد سبک رهبري تحولي بر جامعه يادگيرنده حرفه اي و هشياري سازماني تأثير مستقيم و معناداري دارد، همسو ميباشد.
همچنين يافته هاي سؤال دوم پژوهش نشان داد بين ابعاد جهان بيني رهبري و نوآوري سازماني رابطه مثبت و معناداري وجود دارد (جدول ٢).