چکیده:
در آیه تبلیغ عبارت وعده حفظ الهی خطاب به پیامبر صلّی الله علیه و آله با عبارت «یعصمک من الناس» دیده میشود، ولی تصریح نشده که این حفظ، ناظر به کدام شان ایشان است: هرگونه صدمات بدنی، حفظ جان از قتل، حفظ آرمان و دین پیامبر را میتواند شامل شود. مفسران شیعه بر پایه شان نزول و سیاق آیات معتقدند مراد آیه نمیتواند حفظ جان پیامبر صلّی الله علیه و آله باشد اما مفسران عامه به دلیل عدم پذیرش شان نزول، معتقدند مراد آیه «حفظ جان نبی» است. ازاینرو به ورطه تعارضها و ناهماهنگیهای متعددی افتادهاند، ازجمله: تعارض با آیات دیگر و نیز روایات سبب نزول و بدیهیات عقلی. ازآنجاکه بین قرآن و سنت در هندسه فهم دینی نباید تعارضی باشد، عالمان عامه باید این تعارض را برطرف کنند. اما چون روایات مسمومیت را خود پذیرفتهاند و نمیتوانند رد کنند، منصفانهترین راه، پذیرش شان نزول آیه است.
Allah addresses his messenger in the verse of Propagation and promises him a divine protection «والله یعصمک من الناس». But it is not made clear what does this protection extend to? Does it mean that Allah will protect him from any bodily injuries and murder, or Allah will promote his ideas and religion. The Shiite exegetes, based on the occasions of revelation and the context of the verses, believe that the meaning of the verse can not be to save the [physical] life of the Prophet (PBUH and his progeny), whereas the Sunnite exegetes, due to rejecting the occasion of revelation, believe that the meaning of the verse is “Allah will protect his messenger’s life”. Hence, they have fallen into the abyss of numerous conflicts and inconsistencies, including: conflict with other verses as well as narrations that reveal the cause of revelation and finally the rational axioms. Since there should be no conflict between the Qurchr('39')an and Sunnah in the geometry of religious understanding, the Sunnite scholars should resolve this conflict. But the problem is that they have taken the narrations poisoning the prophet for granted and can’t deny them, the fairest way is to accept the occasion of the revelation of the verse.
خلاصه ماشینی:
فضاي سوره و فضاي آيه و واژگان آن نشان ميدهد که چنين برداشتي صحيح نيست، چراکه اگر قرار بود خداوند، وعدة حفظ و عصمت به پيامبرش بدهد، بايد در آغاز رسالتش اين امر اتفاق ميافتاد؛ نه در آخرين سال زندگي ايشان، چون فريقين متفق هستند که سورة مائده آخرين سورة نازلشده، اما صرفنظر از اين مهم، مسئلة پژوهش حاضر، توجه به يک تناقض آشکار در آراء مفسران عامه است که طبق احاديث متعدد، معتقدند رحلت پيامبر| بر اثر خوردن سمّي بود كه زني يهودي آنرا به پيامبر خوراند.
1. شأن نزول آيه تبليغ در تفاسير شيعه در تفسير منسوب به قمي، ذيل آيه تبليغ مستقيماً خطبه غدير نقل شده است، كه از آن نتيجه ميشود اين آيه در مورد جانشيني و ولايت حضرت علي× نازل گرديده است.
مکي قلمداد کردن سوره يا آيه، به منظور قابل پذيرش کردن معناي آيه اهل سنّت چون عصمت در آيه تبليغ را بهمعناي حفظ جان پيامبر| و عدم توانايي کافران بر قتل حضرت دانستهاند، به ناچار شأن نزول آيه را، که اکثر منابع روايي و تاريخي فريقين آن را مرتبط با اواخر دوران مدينه و حتي واقعه غديرخم دانستهاند، نميپذيرند و معتقدند که دليلي ندارد خداوند در آخرين سال عمر پيامبر، وعدة حفظ بدهد.
2. اگر مراد از عصمت در آيه تبليغ طبق نظر اهل سنت «حفظ جان پيامبر» باشد؛ با احاديث مسموميت تعارض پيدا ميکند و حل اين تعارض، ممکن نيست.
4. اگر مراد از عصمت در آيه تبليغ طبق نظر اهل سنت «حفظ جان پيامبر» باشد؛ پذيرش شأن نزول نيز ممکن نيست.