چکیده:
سیاست خارجی کارامد و مطلوب در عصر جهانی شدن با توجه به ارتباط با همه کشورهای جهان تحقق می یابد. ایران در دهه اخیر بنا به دلایل داخلی، منطقه ای و جهانی تلاش کرده است که روابط خود را با همه کشورها از جمله امریکای لاتین افزایش دهد. گرچه موفقیت هایی سیاسی و اقتصادی در این ارتباط حاصل شده است، اما باید خاطر نشان کرد که روابط ایران با آمریکای لاتین از گذشته تاکنون دستاورد محسوسی نداشته است. دلایل این امر را باید در موضوعاتی همچون دوری جغرافیایی از یکدیگر، فقدان پتانسیل های داخلی برای گسترش روابط اقتصادی و سیاسی، عدم آگاهی درست از مسایل و ظرفیت های یکدیگر و همچنین دخالت بازیگران جهانی از جمله امریکا جستجو کرد. در واقع روابط ایران با امریکای لاتین و همگرایی نسبی در برخی موضوعات بین المللی همچون تقابل با امریکا، ماهیت دولت ها، چگونگی توسعه اقتصادی، با چالش های اقتصادی و بنیادینی از قبیل آشنایی ناکافی از قابلیتهای اقتصادی و ظرفیتهای موجود در آمریکای لاتین، بیثباتی سیاسی در کشورهای منطقه وتغییرات در کابینه دولت ها، نوع بلوک بندی جهانی، نفوذ حداکثری چینیها و ژاپنیها و آمریکایی در بازارهای این مناطق مواجه است
The efficient and favorable foreign policy in the era of globalization would be realized regarding to relations with all countries of the world. Iran in recent decades due to internal reasons, regional and global efforts are tried to increase its relations with all countries including Latin America increase. Although political and economic success has been achieved in this connection, but it should be noted that Iran's relations with Latin America from the past up to now has not been a significant achievement. The reasons for this should be searched in issues such as geographical remoteness from each other, the lack of internal potentials to expand economic and political relations, Lack of awareness of the issues and capacities of each other as well as the involvement of global players such as America sought. In fact, Iran's relations with Latin America and the relative convergence on some international issues such as opposition to America, The nature of governments, the way of economic development encounters with challenges such as inadequate understanding of the economic capabilities and capacities in Latin America, changes in the cabinet, political instability in the region, the kind of global block, Maximum penetration of Chinese and Japanese and Americans in the markets of this region.
خلاصه ماشینی:
com ٢- کارشناس ارشد روابط بين الملل ، دانشکده حقوق و علوم سياسي، دانشگاه آزاد اسلامي، کرج ، ايران 1 مقدمه : با توجه به در حال گذار بودن جهان و تغييرات دائمي در محيط بين المللي در تمام زمينه - هاي سياسي امنيتي و اقتصادي و پويايي تحولات و رويدادهاي جهاني و همچنين برخي متغيرهاي ديگر مانند اقدامات خصمانه دشمن از جمله تحريم ها که ممکن است در اجراي برنامه تأثيرگذار باشد، سعي شده است تا سياست ها در چارچوب برنامه هاي اجرايي کوتاه مدت (بين ١ تا ٢ سال ) به منظور نيل به راهبردهاي ميان مدت به نحوي تدوين گرديد که قابل انطباق سريع با شرايط جديد باشد.
با عنايت به متغير بودن محيط بين المللي و وجود ده ها متغير دخيل در نظام هاي ملي – منطقه اي و بين المللي که رفتار کشورها را شکل داده و بر آن تأثير ميگذارند امکان تدوين راهبردهاي ثابت و هميشگي وجود ندارد اما با اين حال با توجه به آنکه در مرکز و هسته هر راهبردي درعرصه سياست خارجي به خصوص در چارچوب نگرش رئاليستي و ساختارگرايي حاکم بر محيط بين المللي گسترش نفوذ، کاهش آسيب پذيري، توان ائتلاف سازي و بيشينه سازي قدرت يک هدف ثابت به شمار ميرود، برنامه ها و اهداف درازمدت روابط با منطقه آمريکاي لاتين را با توجه به روند همگرايي سياسي و اقتصادي در آمريکاي لاتين ميتوان تعيين و ترسيم نمود.