چکیده:
کرامت آدمی به معنای شرافت و بلندمرتبگی و نتیجۀ آن، محق و مکلف بودن وی است. این پژوهه در گام نخست به واژه شناسی کرامت و سپس به شناسایی مبانی آن در پارادایم های الهی و غیرالهی می پردازد. در ادامه به تقسیم بندی کرامت ذاتی و غیرذاتی در پارادایم الهی اسلامی پرداخته است و بر این باور است که کرامت » در عبارت « ذاتی » آنطور که عموم اندیشمندان گمان کرده اند اصطلاح است و پس از « عرض لازم در ماهیت » معنای فلسفی آن نیست بلکه ،« ذاتی را « ساخت یا گونه آفرینش انسان » بررسی بسیار در آیات و تفاسیر مختلف، ایده علت کرامت برخاسته از ذات انسان در پارادایم الهی اسلامی قرار داده است و کرامت » پس از اثبات آن، به سراغ کرامت غیرذاتی رفته و با قبول و تقسیم آن به به تحلیل و مهندسیِ حق یا اصل بودن کرامت انسانی ،« اعطایی و اکتسابی پرداخته است. این مقاله می کوشد برخلاف تصور رایج اندیشمندان، به قبول و مهندسی هر دو کرامت برخاسته از ذات و غیرذات، در حقوق آدمی بپردازد و کرامت اولی را حاکم بر فقه و حقوق، و کرامت نوع دوم را محکوم آن بداند.
Human dignity means honor and eminent position and its consequence is belonged toright and duty for human. For the first step, this research studies terminology and soidentify principles of dignity in divine and non-divine paradigm. Following, hasstudied the division of the essential and non- essential dignity in divine-Islamicparadigm and expressed that thought as public intellectuals a place called “essential”in the term “essential dignity” is not philosophical sense, but it is “width necessary Inessence” and then check it in different verses and interpretations, elects idea of“special construction or creation of man” on the dignity of human up to nature in thedivine-Islamic paradigm and after that proving it, go to the non-essential dignity andaccept and divides it to “dignity granted and acquired” to analyzed them and so in thefinal, engineering to the principle or right of human dignity. This article wantscontrast of popular perception thinkers, to accept and Engineer both of essential andnon-essential dignity, and thinks first dignity is dominated of the law and the seconddignity is condemning to the law.
خلاصه ماشینی:
در ادامه به تقسيم بندي کرامت ذاتي و غيرذاتي در پارادايم الهي ـ اسلامي پرداخته است و بر اين باور است که آنطور که عموم انديشمندان گمان کردهاند اصطلاح «ذاتي» در عبارت «کرامت ذاتي»، معناي فلسفي آن نيست بلکه «عرض لازم در ماهيت » است و پس از بررسي بسيار در آيات و تفاسير مختلف ، ايده «ساخت يا گونه آفرينش انسان» را علت کرامت برخاسته از ذات انسان در پارادايم الهي ـ اسلامي قرار داده است و پس از اثبات آن، به سراغ کرامت غيرذاتي رفته و با قبول و تقسيم آن به «کرامت اعطايي و اکتسابي»، به تحليل و مهندسي حق يا اصل بودن کرامت انساني پرداخته است .
پ) همان طور که بيان شد، در اين آيه منظور «نوع بشر است در نعمت هاي دنيوي » که در آن «کافر و مؤمن شريک اند»؛ ازاين رو بيان انسان کامل که از تمام کائنات حتي از ملائکه علويين شريف تر است و اصلا مقصود و هدف از آفرينش انسان است (امين ، ١٣٦١) رد ميشود و همين طور قولي که با توجه به آيات ١٤-١٢ سوره مؤمنان صفت «احسن الخالقين » براي خداوند را متناسب با صفت «احسن المخلوقين » براي انسان خواهد بود، به نظر صحيح نمي رسد، چراکه او٥ در ديگر آيات قرآن خداوند بيان ميدارند: «الذي أحسن کل شي ء خلقه » (سجده : ٧) «هر چيزي را به بهترين نحو خود آفريد» و در سوره نازعات آيه ٢٧ «أ أنتم أشد خلقا أم السماء بناها» د٥لت صريح دارد که بررسي ملازمت کرامت ذاتي و غيرذاتي در حقوق بشر اسلامي خلقت آسمان ها و زمين از خلقت انسان باعظمت تر است (امين ، ١٣٦١: ٣٣٩) و آيه «فتبارک الله أحسن الخالقين » که درباره خلقت انسان خود را ستوده و تعريف به بهترين خلق کنندگان کرده است ، آن هم هيچ د٥لتي بر عظمت و برتري انسان بر ساير موجودات ندارد و همين قدر در مقام بيان شرافت انسان است (امين ، ١٣٦١).